دور عشقست گر ای نطقه دل خون باشی
به ازانست کزین دایره بیرون باشی
نبرد ره دل آباد بگلگونه غیب
ای خوش آندم که خراب از می گلگون باشی
ای نیاورده بکف دامن دولت در فقر
گرد ره باش که تاج سر گردون باشی
پای بر عرش حقیقت ننهی ایکه بعقل
صاحب دستگه هوش فلاطون باشی
عاشقان را بصلاح و حکم عقل چکار
مصلحت دید من آنست که مجنون باشی
ای شه ملک ترا دولت درویش بدست
نیست گر صاحب گنجینه قارون باشی
گر شوی خاک گدای در میخانه عشق
مالک ملک جم و گنج فریدون باشی
چند در چون و چرائی تو و در بند خودی
بیخودی خوی کن ای خواجه که بیچون باشی
نتوانی که زنی رایت اقبال بچرخ
تو که وابسته این گنبد وارون باشی
کس بافسون و به افسانه نشد محرم راز
ایکه در عالم افسانه و افسون باشی
گر دو صد سال کنی سلطنت ایدل بنشاط
می نیرزد بیکی لحظه که محزون باشی
مگر از لشکر اندوه چه دیدی در روز
که نخوابیده و در فکر شبیخون باشی
نبری جان که تو دیوانه و طفلند عوام
هم مگر معتکف دامن هامون باشی
کوه را سیل تو چون کاه برد بر سر آب
مگر ای چشم صفا لجه آمون باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان مفهوم عشق و حالتهای متفاوت آن میپردازد. شاعر تأکید دارد که عشق و وجود در دایرهای از احساسات عمیق بهتر از زندگی در دنیای مادی و بیاحساس است. او اشاره میکند که در عشق، حتی در فقر و ناداری، انسان میتواند بزرگ و با ارزش باشد. همچنین، او پیشنهاد میکند که برای رسیدن به حقیقت و آزادی، باید از قید و بند خودخواهی رها شد. در نهایت، شاعر خاطرنشان میکند که تنها به دنبال موارد مادی نروند، چرا که عشق و حالت دیوانگی عاشقانه، ارزش بالاتری دارند.
هوش مصنوعی: اگر در عشق گرفتار باشی و قلبت خون شده باشد، بهتر از این است که از این دایره خارج شوی.
هوش مصنوعی: در دل بهاری که با عطر گلها پر شده است، خوشا به حال کسی که در چنین لحظهای هرچند خراب و پُر از عشق، با نوشیدن شراب گلگون، به شادی و سرخوشی میپردازد.
هوش مصنوعی: ای کسی که دستت به دستاوردهای زندگی نرسیده است، در فقر و تنگدستی نمیتوانی به موفقیت و عظمت دست پیدا کنی. پس باید در مسیر تلاش و کوشش باشی تا به مقام و جایگاه بالایی برسی.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به اوج و حقیقت برسید، به اندازهی ذهن و درک خود محدود نباشید؛ حتی اگر به عقل و هوش بزرگانی چون افلاطون دسترسی داشته باشید.
هوش مصنوعی: عاشقان نیازی به صلاح و نظر عقل ندارند. من فکر میکنم که آنچه به نفع توست، این است که مجنون شوی.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، قدرت و فرمانروایی تو به دست درویش نیست، حتی اگر مانند قارون، صاحب گنجینه و ثروت بسیار باشی.
هوش مصنوعی: اگر به خاک گدای در میخانه عشق تبدیل شوی، حتی اگر مالک تمام زمینها و گنجهای فریدون هم باشی، باز هم در مقام و ارزش تو چیزی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: در مورد اینکه چه باید کرد و چطور باید بود، زیاد فکر نکن. خودت را از قید و بندهای خودت رها کن و به بینیازی و آزادی دست پیدا کن، ای آقا، تا بتوانی بدون هیچ مانعی زندگی کنی.
هوش مصنوعی: نمیتوانی انتظار داشته باشی که خوشبختی به دور تو بچرخد، در حالی که به این گنبد سرگردان وابستهایی.
هوش مصنوعی: هیچکس با جادو و داستانها به رازی آشنا نشد که تو در دنیای افسانه و جادو قرار داری.
هوش مصنوعی: اگر دو صد سال هم حکومت کنی، خوشحالی و نشاط آن به یک لحظه غم و اندوه نمیارزد.
هوش مصنوعی: آیا در روزهایی که هنوز خواب به چشمانت نیامده، تنها از غم و اندوهی که به سراغت آمده چیزی دیدهای؟
هوش مصنوعی: به خودت آسیب نزن که مردم عادی مانند دیوانگان و کودکان هستند، مگر اینکه در جستجوی حقیقت و عمیقتر شدن در افکار هستی.
هوش مصنوعی: باید بدانیم که نیروی سیل میتواند حتی سنگینترین و بزرگترین کوهها را مثل کاه بوسیله آب جابهجا کند. اما تو ای چشم زیبا، آیا میتوانی همچون لجهای در آب ساکن و آرام باشی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی
در مقامی که صدارت به فقیران بخشند
چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.