مروت های گردون جور و احسانش ستم باشد
غم اول لقمهٔ این [خوان و] الوانش الم باشد
حصیر کهنه را قیمت دل درویش می داند
سفال باده در دست سبوکش جام جم باشد
خیالم را ز عالم برده بیرون سرمه سا چشمی
که تعلیم غزال اول به طفل خویش، رم باشد
چو نیت ناقص آید خیر هم کی در حساب آید؟
هزار افتد ز اعدادش اگر یک نقطه کم باشد
مکن حرف چه و چون خدمت بیچون غنیمت دان
سعیدا از حیات باقیت گر نیم دم باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شامل نکات اخلاقی و اجتماعی است. شاعر به مروت و احسان اشاره میکند و نشان میدهد که این ویژگیها میتوانند در مقابل ستم قرار بگیرند. به تأثیرات مختلف زندگی بر انسانها پرداخته و میگوید که ارزشها و شرایط زندگی هر فرد متفاوت است؛ مثلاً درویش ممکن است به یک حصیر کهنه قیمت بالایی بدهد. او به علم و دانش اشاره میکند و بیان میکند که نیتها و اعمال ناقص نمیتوانند به نتیجه مثبت منجر شوند. در نهایت، از اهمیت خدمت و غنیمت دانستن لحظات زندگی میگوید و تأکید دارد که حتی اگر فرصتی کوچک وجود داشته باشد، باید از آن بهرهبرداری کرد.
هوش مصنوعی: اگر در دنیا نیکویی و احسانی باشد، ممکن است در واقع به ظلمی ختم شود. غم اصلی در این میان، نخستین لقمهٔ سفرهٔ رنگارنگ است که همواره درد و رنج به همراه دارد.
هوش مصنوعی: درویش به ارزش و بهای حصیر کهنهای آگاه است، در حالی که شخص دیگری با دست سبکش، به شیشهای از باده به قیمت جام جم (که نماد گرانبها و ارزشمند است) نگاه میکند. در واقع، این تضاد نشاندهنده تفاوت ارزشگذاری افراد نسبت به اشیا و نعمتها است.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف یک چشم زیبا و جادویی میپردازد که توانایی دارد خیالات و افکار فرد را از دنیای واقعی جدا کرده و به دنیای دیگری ببرد. این چشم به مانند چشمان غزال است که از نظر زیبایی و جذابیت، قوهای دارد که میتواند توجه و دل افراد را به خود جلب کند. به نوعی این چشم، قدرتی دارد که میتواند بر احساسات و افکار فرد تاثیرگذار باشد و او را در دنیای خیال غرق کند.
هوش مصنوعی: زمانی که نیت و هدف به خوبی و کامل مشخص نشود، هیچ خیری نیز در نظر گرفته نمیشود. حتی اگر هزاران عدد در کنار هم جمع شوند، اگر یک نقطه یا جزئیات کوچک کم باشد، ارزش آن کامل نخواهد بود.
هوش مصنوعی: حرفی از چرا و چطور نزن و به خدمت بیسروصدا توجه کن. ای سعید، از زندگی باقی خود بهره ببر، حتی اگر فقط یک لحظه باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زسر تا پا ی من گر همه اندوه و غم باشد
هنوز از اینچنین دردی که دارم از تو کم باشد
چگونه سر بسائی بر فلک کز غایت عزّت
به هر جا پا نهی سرها ترا زیر قدم باشد
غنیمت دان حضور درد و غم ای دل که دوران را
[...]
گدایی را که دل در بند یار محتشم باشد
دلش همخوابهٔ اندوه و جانش جفت غم باشد
حرامست ار کند روزی دلش میلی به بستانی
همایون دولتی کش چون تو باغی در حرم باشد
ز چشم لطف بر احوال مسکینان نظر میکن
[...]
اگر جان دربهای می دهی بر می ستم باشد
که در میزان ماه مصر گوهر سنگ کم باشد
زوصل دختر رز در جوانی کام دل بستان
که در پیری می روشن چراغ صبحدم باشد
به اندک فرصتی تاک از درختان گشت رعناتر
[...]
عزیزی گفت با من دوش کای سلطان سوداگر
چرا با این قدر سامان به جنت متهم باشد
چو ماهی می کند جمع درم اما نمیداند
که صید ماهیی جایز بود کانرا درم باشد
بدو گفتم کریمش گرچه نتوان گفت البته
[...]
جهان داور خدیوا آن توئی امروز در عالم
که پشت چرخ گردون پیش خدام تو خم باشد
نحوس چاکرانت از چه گرد آری تو کز طالع
سعود اخترانت جمله در سلک خدم باشد
میان با شگون و بی شگون فرق و تفاوت نه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.