گنجور

 
سعیدا

همین نه شیوهٔ خوبان طریق خودرایی است

که گاه خشم و گهی رحم و گه خودآرایی است

گهی رود به حبش گه به چین کند مسکن

ز خال عارض او چشم عقل سودایی است

طریق معرفت دوست زهد و تقوی نیست

که تیزگامی و ناکامی است و بینایی است

چو آفتاب کسی روی دوست می بیند

که چشم حیرت او در بدر تماشایی است

زن است طالب دنیا و مرد عاشق دوست

برای آخرت امروز کار خنثایی است

ز موج خیز حوادث در اضطراب نه ایم

که کشتی دل ما مدتی است دریایی است

به پای خویش کسی کی رسد به کعبهٔ وصل

که قطع راه بیابان او جبین سایی است

فقیه مدرسه و لاف فقر این نه رواست

که گام اول این راه ترک دانایی است

نظر ز دیدن خوبان نمی توانم بست

که چشم مردم بی دین [و] دل تماشایی است

ظهور شعر سعیدا ز شورش عشق است

که نغمه‌سنجی هر نای از دم نایی است

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالایی است

که از خدای بر او نعمتی و آلایی است

هر آن که با تو دمی یافته است در همه عمر

نیافته است اگرش بعد از آن تمنایی است

هر آن که رأی تو معلوم کرد و دیگر بار

[...]

اهلی شیرازی

مرا ز عشق نه عقل و نه دین دنیایی است

چه زندگی است که من دارم این چه رسوایی است

حدیث شوق همین بس که سوختم بی تو

سخن یکی است دگرها عبارت آرایی است

جدا ز یوسف خود تا شدم یقینم شد

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی

نه پر ز خون جگرم از سپهر مینائی است

هلاک جانم ازین بیوفای هر جائی است

یکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست

از آن جهت که دو بینی قصور بینائی است

وفا و مهر از آن گل طمع مدار ای دل

[...]

عرفی

مرو به بادیه گردی که زرق و شیدایی است

برهنگی مطلب که آن لباس رعنایی است

زبان ببند و نظر باز کن که منع کلیم

کنایت از ادب آموزی تقاضایی است

دماغ یوسف اگر تر کنند کف ببرد

[...]

صائب تبریزی

خوشم به درد که در پرده شکیبایی است

بدم به داغ که آیینه دار رسوایی است

به فکر زینت باطن کسی نمی افتد

مدار مردم عالم به ظاهرآرایی است

مشو به سینه چاک از گزند عشق ایمن

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه