گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعیدا

در خانه ای که جای کسی نیست جای ماست

بامی که بر هواست بنایش بنای ماست

لنگر، جفا و صبر و هوا جذب و موج، اشک

خون بحر و دل سفینه و غم ناخدای ماست

آن را که احتیاج نباشد به بندگی

از بندگان بی سر و سامان خدای ماست

در کارگاه عشق، دل سنگ تیره را

آن صیقلی که آینه سازد جلای ماست

ما را نه دوستیست به دشمن گداز ما

بیگانه هر که شد ز جهان آشنای ماست

مرغی که بال و پر به هوای خدنگ او

از استخوان کشیده سعیدا همای ماست

 
sunny dark_mode