سرزلف سخن آن روز به دستم دادند
که به هر مو چو سر زلف شکستم دادند
پرده دیده من کاغذ سوزن زده شد
تا سر رشته مقصود به دستم دادند
نیست در طالع من عقده گشایی، ورنه
عقده چون تاک به اندازه دستم دادند
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
سرزلف سخن آن روز به دستم دادند
که به هر مو چو سر زلف شکستم دادند
پرده دیده من کاغذ سوزن زده شد
تا سر رشته مقصود به دستم دادند
نیست در طالع من عقده گشایی، ورنه
عقده چون تاک به اندازه دستم دادند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حسرت زلف توام بود شکستم دادند
وصل میخواستم آیینه به دستم دادند
بیخود شیوهٔ نازم که به یک ساغر رنگ
نُه فلک گردش از آن نرگس مستم دادند
دل خون گشته که آیینهٔ درد است امروز
[...]
ساغر عیش ابد گرچه به دستم دادند
راه راحت همه از جام الستم دادند
کاروانان قضا و قدر از هشیاری
چون حنا بسته مرا بر کف مستم دادند
هرکجا باشم اگر بیاثر داغ نیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.