ترک من کزپسته اش بی خواست می ریزد شکر
چشم تنگی دارد از بادام کوهی تلختر
با سبکباران چه سازد قلزم پر شور و شر؟
کف به ساحل می رسد از سیلی موج خطر
صحبت نیکان بدان را خوب رسوا می کند
می نماید تلخی بادام افزون در شکر
دعوی منصور از دارفنا این اوج یافت
منزل تیر کمان سخت باشد دورتر
گفتگوی ناصحان بادست چون دل شد سیاه
نیست خون مرده را پروای زخم نیشتر
ازمیان زنار کافر نعمتی راباز کن
تافلک چون بندگان در خدمتت بنددکمر
هر که را پرده های چشم آب شرم هست
زود می آید برون از پوست چون بادام تر
لاله داغ است باغ دلگشای عاشقان
برندارد مرغ زیرک صائب از روزن نظر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالات و احساسات عمیق انسانی پرداخته است. شاعر با استفاده از نمادها و تصاویری چون پسته، بادام و دریا، به کنکاش در زندگی و چالشهای آن میپردازد. او به تلخیهای زندگی و عدم کنترل بر سرنوشت اشاره میکند و به تضاد بین نیکی و بدی اشاره دارد که نتیجه آن رسوایی نیکان میشود. همچنین شعر به بحث دربارهٔ قدرت و ضعف انسانها در مواجهه با مشکلات زندگی و نقش ناصحان در هدایت روح و روان میپردازد. در کل، این آثار از عشق، رنج و جستجوی حقیقت میگوید و بر نیاز به درک عمیق زندگی و ارتباطات انسانی تأکید دارد.
هوش مصنوعی: ترکی که به خاطر بیمیلیاش از دانهی پسته شکر میریزد، به دلیل تنگنظریاش از بادام کوهی تلختر است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دریا پرآشوب و طوفانی است، آیا میتواند بر مشکلاتی که به وجود میآید غلبه کند؟ هر چند امواج به ساحل میرسند، اما خطر و چالشهای ناشی از آنها هنوز وجود دارد.
هوش مصنوعی: گفتوگو با نیکان، حقیقت را بهتر و واضحتر به نمایش میگذارد، همانطور که تلخی بادام در شیرینی شکر بیشتر نمایان میشود.
هوش مصنوعی: منصور از دنیای فانی به اوج و مقام بالایی دست یافته است، اما رسیدن به آن مقام و منزلت برای دیگران همچنان دشوار و دور از دسترس است.
هوش مصنوعی: وقتی که دل انسان سیاه شود، صحبتهای advise کنندگان و نکتهسنجان مانند باد است و تاثیری ندارد. در چنین حالتی، فرد به زخمهای کهنه و دردهای گذشته اهمیتی نمیدهد.
هوش مصنوعی: از میان بندهای کفر، راهی برای دستیابی به نعمتها بگشا، تا که آسمان همچون بندگانی که در خدمت تو هستند، کمر خود را به تو خم کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دلیل شرم و حیا، چشمانش را بپوشاند، به سرعت از خود واقعیاش بیرون میآید، مانند بادمجان تازه که به آسانی پوستش کنده میشود.
هوش مصنوعی: گل لاله، نماد عشق و درد، در باغی که دل عاشقان را شاد میکند، رشد میکند. پرندهای هوشمند مانند صائب نمیتواند از تنگنای دید خود بگریزد و زیبایی این باغ را ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.