گنجور

 
سعدی

فقیری در مُستَحَم تیز بلند می‌داد. طبلی به پسرکی داد که: «چون من به مستحم رَوَم تو طبل بزن تا آوازِ تیزِ من نیاید». پس هرگاه که آوازِ تیز بلندتر بودی پسرک را بزدی که: «طبل را چنان زن که آوازِ تیزِ من نیاید». پسر گفت: «تو چنان تیز می‌دهی که آواز طبل فرومی‌مانَد. مرا گناهی در این نیست».

تَمَّت المَضحَکاتُ و استَغفِرُ اللهَ مِن جَمیعِ الذُّنوب.

 
 
 
کاشی‌چینی - بازی جورچین ایرانی