گنجور

 
سعدی

منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم

فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم

مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من

که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم

مگر دنیا سر آمد کاین چنین آزاد در جنت

می بی درد می‌نوشم گل بی خار می‌بینم

عجب دارم ز بخت خویش و هر دم در گمان افتم

که مستم یا به خوابم یا جمال یار می‌بینم

زمین بوسیده‌ام بسیار و خدمت کرده تا اکنون

لب معشوق می‌بوسم رخ دلدار می‌بینم

چه طاعت کرده‌ام گویی که این پاداش می‌یابم

چه فرمان برده‌ام گویی که این مقدار می‌بینم

تویی یارا که خواب آلود بر من تاختن کردی

منم یا رب که بخت خود چنین بیدار می‌بینم

چو خلوت با میان آمد نخواهم شمع کاشانه

تمنای بهشتم نیست چون دیدار می‌بینم

کدام آلاله می‌بویم که مغزم عنبرآگین شد

چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می‌بینم

ز گردون نعره می‌آید که اینت بوالعجب کاری

که سعدی را ز روی دوست برخوردار می‌بینم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل ۴۲۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل ۴۲۵ به خوانش م. کریمی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۴۲۵ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سلمان ساوجی

همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم

ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم

جهان می‌گردد از سودا، سیه بر چشم من هر دم

که چشم نازنینت را چنان بیمار می‌بینم

ز شربتخانه لطفت دوایی ده که با دردت

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

به عشق چشم بیمارت دلم بیمار می‌بینم

ولی از نوش سیراب لبت تیمار می‌بینم

همیشه چشم سرمست تو را مخمور می‌یابم

ولی در عین سرمستی خوش و هشیار می‌بینم

لب لعلت چو می‌بوسم حدیثی بازمی‌گویم

[...]

اهلی شیرازی

بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بینم

تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم

جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد

که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم

مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه

[...]

صائب تبریزی

فروغ مهر در پیشانی دیوار می‌بینم

صفای طلعت آیینه از زنگار می‌بینم

اگر در چاه، اگر در گوشه زندان بود یوسف

ز چشم دوربین من بر سر بازار می‌بینم

نمی‌گردد حجاب بینش من پرده ظاهر

[...]

آشفتهٔ شیرازی

نپندارم که دیگر در جهان اغیار می‌بینم

که در آیینهٔ دل طلعت دلدار می‌بینم

ز شوق چشم مستانت بر قصد برهمن با شیخ

نه مست عشقم ار یک تن به جا هشیار می‌بینم

مکن خون در دل مسکین بده ساقی می رنگین

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه