قضا را من و پیری از فاریاب
رسیدیم در خاک مغرب به آب
مرا یک درم بود برداشتند
به کشتی و درویش بگذاشتند
سیاهان براندند کشتی چو دود
که آن ناخدا نا خدا ترس بود
مرا گریه آمد ز تیمار جفت
بر آن گریه قهقه بخندید و گفت
مخور غم برای من ای پر خرد
مرا آن کس آرد که کشتی برد
بگسترد سجاده بر روی آب
خیال است پنداشتم یا به خواب
ز مدهوشیم دیده آن شب نخفت
نگه بامدادان به من کرد و گفت
تو لنگی به چوب آمدی من به پای
تو را کشتی آورد و ما را خدای
چرا اهل معنی بدین نگروند
که ابدال در آب و آتش روند؟
نه طفلی کز آتش ندارد خبر
نگه داردش مادر مهرور؟
پس آنان که در وجد مستغرقند
شب و روز در عین حفظ حقند
نگه دارد از تاب آتش خلیل
چو تابوت موسی ز غرقاب نیل
چو کودک به دست شناور برست
نترسد وگر دجله پهناورست
تو بر روی دریا قدم چون زنی
چو مردان که بر خشک تردامنی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها تجربهای را از سفر و مراسمی در دریا و غواصی توصیف میکند. او و یک پیرمرد از فاریاب به مکانی در مغرب رسیدهاند. شاعر در کشتی با کمبود مالی مواجه است و کشتی به دلیل ترس ناخدا در حال حرکت است. در این میان، شاعر در حال گریه است و پیرمرد او را دلداری میدهد و به او میگوید نگران نباشد، زیرا کسی خواهد آمد که آنان را نجات دهد. پیر به شاعر میگوید که در زندگی واقعی، کسانی مانند ابدال در آب و آتش نیز جان سالم به در میبرند. او به مرتبههایی از آگاهی و ارتباط با خدا اشاره میکند و به او یادآوری میکند که در سختیها نیز خداوند نگهدار اوست. در نهایت، شاعر از قدرت و جوانمردی انسانهایی یاد میکند که در برابر چالشها با اعتماد به نفس حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: من و یک پیرمرد از سرزمینی دور به سمت مغرب سفر کردیم و در آنجا به آبی برخوردیم.
هوش مصنوعی: من یک درم (پولی) داشتم که آن را برداشتند و در کشتی گذاشتند و درویش را تنها گذاشتند.
هوش مصنوعی: کشتی را سیاهپوشان به سرعت راندند، مانند دود که در فضا پخش میشود؛ زیرا ناخدا از ترس به خود توانایی لازم را نداشت و نمیتوانست بهتر عمل کند.
هوش مصنوعی: احساسات من از محبت و مراقبت معشوق چنان در من به جوش آمده که اشکهایم ریخته شده است، ولی او به جای همدردی، با صدای بلند خندید و گفت.
هوش مصنوعی: نگران من نباش، ای فرد دانا، فقط کسی که میتواند کشتی مرا به سلامتی به مقصد برساند، من را آرام خواهد کرد.
هوش مصنوعی: سجاده را بر روی آب گذاشتهاند و من فکر کردم ممکن است در خواب باشم.
هوش مصنوعی: در شب بیخوابیم، چشمانش مرا بیدار نگه داشت و صبح زود به من نگاهی کرد و سخن گفت.
هوش مصنوعی: تو با چوب لنگ میزنی و من هم به دنبال تو هستم، در این حال کشتی ما به دریا رسید و در این مسیر، خداوند ما را هدایت کرد.
هوش مصنوعی: چرا افرادی که به حقیقت و معنای عمیق زندگی توجه دارند، به این موضوع فکر نمیکنند که انسانهای کامل و والا (ابدال) در شرایط دشوار و خطرناک، مانند آب و آتش، حاضر میشوند؟
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن نگرانی یک مادر برای فرزندش اشاره دارد. مادر نگران است و میخواهد از فرزند خود که هنوز تجربهای از خطرات ندارد، محافظت کند. او مانند مادری است که در برابر آتش، فرزند کوچکاش را زیر نظر دارد تا مبادا به این خطر نزدیک شود و آسیبی ببیند. این بیانگر عشق و توجه عمیق مادر به فرزندش و نیاز به حفاظت از اوست.
هوش مصنوعی: افرادی که در حالت وجد و شگفتی قرار دارند، در تمام ساعات شب و روز هنوز به حقایق پایبند هستند.
هوش مصنوعی: این بیت به این موضوع اشاره دارد که خداوند از تاب آتش ابراهیم (خلیل) محافظت میکند، همانگونه که تابوت موسی را از غرق شدن در نیل حفظ فرمود. در واقع، این جمله به قدرت و رحمت خداوند در نگهداری و حمایت از بندگانش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: مثل یک کودک که به راحتی بر روی آب شناور میشود و از عمیق بودن دجله نمیترسد، بیدردسر و با اعتماد به نفس پیش میرود.
هوش مصنوعی: وقتی بر روی دریا قدم میگذاری، آیا مثل مردان بیپروا و شجاع هستی که روی خاک سفت و محکم راه میروند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.