شنیدم که مردی است پاکیزه بوم
شناسا و رهرو در اقصای روم
من و چند سیاح صحرانورد
برفتیم قاصد به دیدار مرد
سر و چشم هر یک ببوسید و دست
به تمکین و عزت نشاند و نشست
زرش دیدم و زرع و شاگرد و رخت
ولی بی مروت چو بی بر درخت
به لطف و سخن گرم رو مرد بود
ولی دیگدانش عجب سرد بود
همه شب نبودش قرار و هجوع
ز تسبیح و تهلیل و ما را ز جوع
سحرگه میان بست و در باز کرد
همان لطف و پرسیدن آغاز کرد
یکی بد که شیرین و خوش طبع بود
که با ما مسافر در آن ربع بود
مرا بوسه گفتا به تصحیف ده
که درویش را توشه از بوسه به
به خدمت منه دست بر کفش من
مرا نان ده و کفش بر سر بزن
به ایثار مردان سبق بردهاند
نه شب زنده داران دل مردهاند
همین دیدم از پاسبان تتار
دل مرده و چشم شب زندهدار
کرامت جوانمردی و نان دهی است
مقالات بیهوده طبل تهی است
قیامت کسی بینی اندر بهشت
که معنی طلب کرد و دعوی بهشت
به معنی توان کرد دعوی درست
دم بی قدم تکیه گاهی است سست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، راوی داستان سفر خود و همراهانش به ملاقات مردی پاکیزه و دانا در شهر روم را روایت میکند. آنها با احترام به او سلام و دست بدهند، اما متوجه میشوند که اگرچه او در ظاهر مایهدار و محترم است، اما در باطن بیمروت و بیاحساس است. این مرد در طی شب مشغول دعا و عبادت است و به مسافران موجودیّت نیز نمیدهد.
سحرگاه، این مرد با محبت و پرسش از حال مسافران شروع میکند. یکی از همراهان راوی با روحیهای شیرین به او میگوید که نباید خود را دست کم بگیرد و باید با ایثار و صداقت زندگی کند. این گفتگوها بر اهمیت کرامت و بخشندگی تأکید دارد و نشان میدهد که داشتن ثروت و مقام بدون دلرحمی و ادب، ارزشی ندارد.
در انتها، اشارهای به بیهوده بودن دعوی و شعارها بدون عمل میشود و این که واقعیّت و صداقت در زندگی مهمتر از ادعاهای ظاهری است.
هوش مصنوعی: شنیدم که مردی هست که بسیار درست و پاکدامن است، او آشنا با سرزمینها و سفر کرده به دورترین نقاط روم میباشد.
هوش مصنوعی: من و تعدادی از مسافران بیاباننورد به همراه پیامآوری به دیدن یک شخص رفتیم.
هوش مصنوعی: او به احترام و ارادت هر یک را بوسید و با دستانی پر از احترام و عظمت، به نشسته و در جمع حاضر شد.
هوش مصنوعی: من طلا و محصولات و شاگرد و لباست را دیدم، اما بیرحمی تو همچون درختی است که بدون میوه است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی با رفتار مهربان و گفتار دلنشین خود، به نظر میرسد انسان با شخصیتی و مردمی باشد، اما در واقع درون او احساسات و افکار سرد و بیاحساس وجود دارد.
هوش مصنوعی: او هر شب آرامش و خواب نداشت و در حال ذکر و دعا بود، اما ما از گرسنگی رنج میبردیم.
هوش مصنوعی: صبح زود در را باز کرد و با مهربانی شروع به پرسش و گفتگو کرد.
هوش مصنوعی: شخصی وجود داشت که خوشمشرب و شیرینزبان بود و با ما در آن منطقه سفر میکرد.
تصحیف آن است که با تغییر و تبدیل نقاط کلمات، معنای مصرع یا بیت عوض شده مثلا از مدح به ذم کشد. در اینجا تصحیف «بوسه» میشود توشه.
هوش مصنوعی: به من خدمت کن و با دستت به کفشم اشاره کن، به من نان بده و کفش را بر سرم بزن.
هوش مصنوعی: مردانی که جانفشانی کردهاند، برتر از کسانیاند که تنها شبها بیدار میمانند ولی قلبشان زنده نیست.
هوش مصنوعی: من از نگهبانان تاتار، دلی بیاحساس و چشمی بیدار در تاریکی شب را مشاهده کردم.
هوش مصنوعی: خوشرفتاری و بزرگواری به کمک کردن و نیکوکاری است، اما فقط سخن گفتن بیفایده و تو خالی است.
هوش مصنوعی: روز قیامت، کسی را در بهشت خواهی دید که به دنبال فهم عمیق و حقیقت واقعی است و در عین حال ادعای بهشت را هم دارد.
هوش مصنوعی: برای ادعای درست و توانمند، باید بر پایهای محکم و استوار تکیه کرد؛ زیرا پایگاهی سست و نامطمئن نمیتواند استحکام لازم را فراهم آورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.