گنجور

 
اوحدی

عمریست تا ز دست غمت جامه می‌درم

دستم بگیر، تا مگر از عمر برخورم

یادم نمی‌کنی تو به عمر و نمی‌رود

یاد تو از خیال و خیال تو از سرم

رفت از فراق روی تو عمرم به سر، ولی

پایم نمی‌رود که ز پیش تو بگذرم

می‌بایدم خزینهٔ قارون و عمر نوح

تا دولت وصال تو گردد میسرم

چون عمر گل دو هفته وفای تو بیش نیست

ای گل، تو این دو هفته مبر سایه از سرم

عمر عزیز و جان گرامی تویی مرا

ای عمر و جان، تو دور چرا باشی از برم؟

گیتی بسان عمر مرا گو: فرو نورد

گر در بسیط خاک بغیر تو بنگرم

عمری دگر بباید و شلتاق عالمی

تا گنج غارتی چو تو باز آید از درم

شیرین‌تری ز عمر و من اندر فراق تو

فرهادوار محنت و تلخی همی برم

ای عمر عاریت، مکن از پیش من کنار

تا در کنار خویش چو جانت بپرورم

گر اوحدی به سیم سخن عمر می‌خرد

من عمر می‌فروشم و وصل تو می‌خرم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

. . . ری به . . . ن خر سر خمخانه در برم

تا عاقبت کجا رسد اینکار بنگرم

آن خر سری که شعر سراید بلحن خر

پالیز شاعری را گوید . . . ر خرم

یعنی ز من بجوشد هر شاعری که هست

[...]

انوری

تا آمد از عدم به وجود اصل پیکرم

جز غم نبود بهره ز چرخ ستمگرم

خون شد دلم در آرزوی آنکه یک نفس

بی‌خار غم ز گلشن شادی گلی برم

پیموده گشت عمر به پیمانهٔ نفس

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق

ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم

وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم

روزی بخشم بشکنم این مهر مهر تو

وین پرده کبود تو بر یکدگر درم

از دور تو چه باک که من قطب ثابتم

[...]

مجیرالدین بیلقانی

هر شب که سر به جیب تحیر فرو برم

ستر فلک بدرم و از سدره بگذرم

اندر بها ز گوهر عالم فزون بود

هر در که من ز بحر تفکر بر آورم

عنقا شوم به مغرب عزلت که آفتاب

[...]

سید حسن غزنوی

داند جهان که قره عین پیمبرم

شایسته میوه دل زهرا و حیدرم

دریا چو ابر بار دگر آب شد ز شرم

چون گشت روشنش که چه پاکیزه گوهرم

دری پر از عجایب دریا شود به حکم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه