ما به ابد میبریم عشق ترا از ازل
در همه عالم که دید عشق چنین بیخلل؟
از سر من شور تو هیچ نیاید برون
گر چه سر آید زمان ورچه در آید اجل
هیچ کسم، گر بدل بر تو گزینم به دل
هیچ کسی خود بدل بر تو گزیند بدل؟
شمع لبت را بدید، مهر گرفت از عقیق
موم دهانت بدید مهر گرفت از عسل
راهرو عقل را زلف تو دارالامان
کار کن روح را لطف تو بیتالعمل
بوده ز جور تو ما در همه وقتی زبون
گشته به مهر تو ما در همه گیتی مثل
ماه شبستان تو مورچهٔ وتخت جم
وصل تو و جان ما یوسف و سیم دغل
زلف تو تن را نوشت سورهٔ نون بر ورق
قد تو دل را نهاد لوح الف در بغل
چشم مرا از لبت نیست گزیری که، هست
لعل لبت را شکر، چشم سرم را سبل
فوت نشد نکتهای از کشش و از جسش
با لب و زلف ترا مرتبهٔ عقد و حل
اوحدی از دیر باز فتنهٔ تست، ای غزال
تا نشود ناامید زود نیوش این غزل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به عشق و زیبایی معشوق میپردازد و آن را جاودانی و بینقص توصیف میکند. او بیان میکند که هیچ چیزی نمیتواند عشقش را از او جدا کند و هرگز نمیتواند کس دیگری را به جای معشوق در دل بگنجاند. عشق به معشوق به حدی عمیق است که همه چیز را تحت تأثیر قرار داده و او را از همه رنجها و سختیها رها کرده است. همچنین زیبایی معشوق و تأثیر آن بر زندگی شاعر به شیوهای عاشقانه و پرشور به تصویر کشیده میشود. در پایان، شاعر به شنونده توصیه میکند که ناامید نشود و به عشق ادامه دهد.
هوش مصنوعی: ما عشق تو را از ابتدا تا ابد در تمام عالم منتقل میکنیم. آیا در جهان چنین عشقی بدون هیچ نقصی دیده شده است؟
هوش مصنوعی: اگرچه زمان بگذرد و مرگ نزدیک شود، هیچگونه شور و حالی از محبت تو در من کاهش نمییابد.
هوش مصنوعی: هیچ کس را انتخاب نکنم، آیا دل هیچ کسی هم تو را انتخاب نخواهد کرد؟
هوش مصنوعی: شمع لب تو را دید، و از سنگ قیمتی عقیق مهر گرفت. دهان تو که مانند عسل است، هم از آن شیرینی مهر گرفت.
هوش مصنوعی: عقل تو را به زلف خود پناه میدهد و روح تو با مهربانیات، مکان آرامش مییابد.
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم تو ما در هر زمانی به زاری افتادهایم و به خاطر محبت تو در همه جای جهان مانند گدایی به نظر میرسیم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و درخشش محبوبش اشاره میکند و آن را با چیزهایی ارزشی مانند یوسف و سیم مقایسه میکند. همچنین، از شباهت آن زیبایی به موجودات کوچک و ناچیز همچون مورچه سخن میگوید، بهگونهای که احساس شگفتی و تقدیر از زیبایی معشوقش را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: موهای تو به مانند یک کتاب مقدس برای من است، که در آن نام تو را نوشتهاند و قد و قامت زیبایت، قلب من را مانند لوحی در آغوش خود قرار داده است.
هوش مصنوعی: چشمم نمیتواند از لب تو جدا شود، زیرا زیبایی لبهای تو همچون شکر است و چشمانم به سمت آنها معطوف است.
هوش مصنوعی: هیچ نکتهای از جذابیت و زیبایی تو با لب و موهایت فراموش نشد، تو دلیلی برای دوستی و عشق هستی.
هوش مصنوعی: اوحدی از مدتها پیش به تو اشاره کرده، ای غزال، تا زمانی که ناامید نشوی، زود به این غزل گوش بسپار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فی سبیلِ اللّهِ ودٌّ
کانَ مِنّی لک یُبْذَل
کلُّ یومٍ تتلوَّن
غیرُ هذا بکَ أجْمَل
حاسد تا در جهان نیست چو ناصح به دل
ساخته با نیک و بد راست چو با آب، گل
انّا لنفرح بالایّام ندفعها
و کلّ یوم مضی نقص من الاجل
فاعمل لنفسک قبل الیوم مجتهدا
فانّما الرّبح و الخسران فی العمل
عیسی گردون نشین تابع تو در ازل
موسی دریا شکاف امت تو لم یزل
مهر منور نقاب از هوس روی تو
بر رخ مه می کشد نقش خیالت بحل
پیر خرد طفل وار آمده در مکتبت
[...]
که ناگهان از فلک رسید جیش حمل
شهاب ریزان سحاب شد از تگرگ اجل
به رجم دیوان همی به پیشه کوه و تل
به قلب ایشان فکند تزلزلی از جدل
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.