قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳ - فی منقبة امیرالمؤمنین علیبنابیطالب کرم الله وجهه
بر کوفه و خاک علی، ای باد صبح ار بگذری
آنجا به حق دوستی کز دوستان یادآوری
خوش تحفهای ز آن آب و گل، بوسیده، برداری به دل
تا زان هوای معتدل پیش هواداران بری
با او بگویی: کای ولی، وی سر احسان و یلی
زان کیمیای مقبلی درده، که جان میپروری
ای قبلهٔ روح و جسد، وی بیشهٔ دین را اسد
ذات تو خالی از حسد، نفس تو از تهمت بری
کافی کف کوفی وطن، صافی دل صوفی بدن
هم بوالوفا، هم بوالحسن، هم مرتضی، هم حیدری
هستی نبی را ابنعم، از روی معنی لحم و دم
زان گونه بودی لاجرم، زین گونه داری سروری
از جام علمت با طرب، جوشیده مغزان عرب
دربسته صد معدی کرب، پیشت میان چاکری
کفر از کفت شد کاسته، دین از تو شد آراسته
از زیر دستت خاسته، صد چون جنید و چون سری
بوذر وکیل خرج تو، سلمان رسیل درج تو
گردون چه داند ارج تو؟ تو آفتاب خاوری
بر پایهٔ علم تو کس، زینها ندارد دسترس
مهدی تو خواهی بود و بس، گر مهد این پیغمبری
هم کوه حلمش را کمر، هم چرخ خلقش را قمر
هم شاخ شرعش را ثمر، هم شهر علمش را دری
علم از تو گشت اندوخته، شرع از تو گشت افروخته
از ذوالفقارت سوخته، آیین کفر و کافری
یاسین ز نامت آیتی، طاها ز علمت رایتی
کشف تو از مه غایتی، برداشت مهر دختری
شمعیّ و ماهت هم نفس، پیشی نگیرد بر تو کس
هرچند شمع از پیش و پس، فارغ بود، چون بنگری
رمحت شهاب و مه سپر، خوانت بهشت و کاسهخور
پای تو را کرده به سر، گردون گردان، منبری
هم میر نحل و هم نحل، ای خسرو گردون محل
کاخ تو ایوان زحل، هم تخت کاخ مشتری
هم تیغ داری، هم عَلَم، هم عِلم داری، هم حِکَم
هم زهد داری هم کرم، دیگر چه باشد مهتری؟
از مهر در هر منزلی، مهری نهادی بر دلی
همچون سلیمان ولی، دیوت نبرد انگشتری
خط تو را نقاش چین، مالیده بر چشم و جبین
کلک تو از روی زمین، گم کرده نقش آزری
رای تو دشمن مال را، رویت مبارک فال را
نهج تو اهل حال را، کرد از بلاغت یاوری
از بهر حکم و مال و زر، هرگز نجستی شور و شر
نفسی که چندینش هنر باشد، چه جوید داوری؟
روزی که یاران دگر، از دور کردندی نظر
از خیبر و باروش در، کندی، زهی زور آوری
عصمت شعار آل تو، ایمان و تقوی مال تو
کشف حقیقت حال تو، سیر طریقت بر سری
پیش از کسان بودت کسی، بعد از نبی بودی بسی
پیشی تو، هرچند از پسی، ای نامدار گوهری
ای مکیان را پیش صف، وی شحنهٔ نجد و نجف
هستی خلافت را خلف، از مایهٔ نیک اختری
گر با تو کین ورزد خسی، نامش نمیماند بسی
و آنجا که گم گردد کسی، علم تو داند رهبری
رای تو جفت تیر شد، چون مهر عالمگیر شد
عقل بلندت پیر شد، در کار معنی گستری
ای گنج صد قارون تو را، گفته نبی هارون تو را
زان دشمن وارون تو را، منکر شود چون سامری
گردون گردان جای تو، خورشید خاک پای تو
ای پرتوی از رای تو، آیینهٔ اسکندری
نام وجودت «لافتی» منشور جودت «هل اتی»
«یا منیتی حتی متی، انافی اسا و تحسری»
من بستهٔ بند توام، خاک دو فرزند توام
در عهد و پیوند توام، با داغ و طوق قنبری
پر شد دل از بوی گلت، زان اوحدی شد بلبلت
ای خاک نعل دلدلت، بر فرق چرخ چنبری
اندر بیابانش مهل، غلتان میان خون و گل
جامی فرو ریزش به دل، ز آن بادهای کوثری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، در مدح و ستایش علی (ع) و ویژگیهای اوست. شاعر به توصیف فضایل امام علی (ع) میپردازد و او را به عنوان ولی و پیشوای دینی معرفی میکند. او را از حسد و تهمت دور دانسته و علم، حلم، کرم و زهدش را ستایش میکند. همچنین به دانش و حکمت او و تأثیراتش بر دین و جامعه اشاره میکند. شاعر با استفاده از تصاویر زیبای ادبی، عظمت و مقام والای علی (ع) را به تصویر میکشد و او را گنجینهی علم و فضیلت معرفی میکند. به طور کلی این شعر ابراز ارادت و بزرگی علی (ع) است و او را به عنوان مربی و هادی راستین انسانها توصیف میکند.
هوش مصنوعی: اگر از کنار کوفه و خاک علی بگذری، ای باد صبح، به یاد بیاور دوستی را که از دوستان یاد میکند.
هوش مصنوعی: از آن زیبایی که از آب و گل ساخته شده، چیزی زیبا و با ارزش را بگیر و در دل حفظ کن، تا در این هوای ملایم آن را به دیگرانی که دوستت دارند هدیه کنی.
هوش مصنوعی: ای کسی که مقام بلندی داری و مهربان هستی، به تو میگویم که با محبت و رحمت خود، زندگی را به من ببخشای تا بتوانم جانم را پرورش دهم.
هوش مصنوعی: ای معبود و مرجع روح و جسم، تو مانند جنگل دین هستی که اسد (شجاعت و قوت) آن، از حسادت پاک است و نفس تو از هر گونه تهمت دور است.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به ویژگیهای متفاوت و جذاب زندگی اشاره میکند. او از مکانهایی صحبت میکند که دارای زیبایی و آرامش هستند و دلهای انسانها را پاک و صاف میکنند. همچنین به شخصیتهای بزرگ و محترم، مانند افراد با ویژگیها و نامهای برجسته در تاریخ، اشاره میکند، که هر کدام نمادهایی از وفاداری و فضیلت هستند. به طور کلی، این عبارت تحسین از مکانها و شخصیتهای ارجمند است که میتوانند تأثیرات عمیقی بر زندگی انسانها بگذارند.
هوش مصنوعی: حضور نبی مانند پسر عموی اوست، به این دلیل که اساس وجود او از گوشت و خون است. بنابراین، تو نیز از همین نوع وجود بهرهمند هستی و مقام بالایی داری.
هوش مصنوعی: از دانش تو با شادی، مغزهای عرب چون چشمهای جوشیده و در دل صدها غم و درد نهفته، در کنارت به خدمت ایستادهاند.
هوش مصنوعی: کفر از کفت دور شده و دین از تو به زیبایی درآمده است. از زیر دستانت به ظهور آمدهاست، و تو را به اندازه صد جنید و سری بالا برده است.
هوش مصنوعی: بوذر وکیل هزینههای تو را میدهد، سلمان هم جوانمردی تو را درک میکند، اما آسمان چه میداند که تو چه ارزشی داری؟ تو همچون آفتاب شرق هستی.
هوش مصنوعی: هیچ کس به علم تو دسترسی ندارد، تنها تویی که مهدی (ناجی) این پیامبری خواهی بود.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگیهای بارز و ممتاز فرد یا شخصیتی میپردازد. میتوان گفت که این شخص دارای سعه صدر و بردباری است که مانند کوه است، همچنین در میان مردم به مانند قمر در شب درخشش دارد. او در زمینه دین و شرع نیز مانند میوهای بارور است و دانش و علم او همچون شهری پر از علم و معرفت جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: علم با وجود تو به جمعآوری و ذخیرهسازی رسید، و دین و شریعت با وجود تو روشن و زنده شدند. از نَفَس تو، اصول کفر و بیدینی به آتش درآمدند و نابود شدند.
هوش مصنوعی: نام تو به گونهای آیتی است که مثل یاسین بر دلها تاثیر میگذارد و دانشت همچون پرچمی است که نمایانگر علم توست. نمایان شدن تو از مه همچون کشف یک راز بزرگ است و درخشندگیات مانند نوری است که از چهره یک دختر جوان تابیده میشود.
هوش مصنوعی: تو مانند شمعی هستی که با ماهت همنفس است و هیچ کس نمیتواند بر تو پیشی گیرد. هرچند شمع از جلو و عقب بیخبر است، اما هنگامی که تو را میبیند، اوضاع تغییر میکند.
هوش مصنوعی: در این شعر، تصویر زیبایی از یک مهمانی الهی و روحانی ترسیم شده است. در این مهمانی، ستارهها و ماه به عنوان نمادهایی از زیبایی و نور در خدمت میهمانان قرار دارند. بهشت به عنوان مکانی پر از نعمتها و خوشیها توصیف میشود و از پای تو به عنوان شخصیت اصلی، در حال برپایی این مهمانی صحبت میشود. در نهایت، حرکت گردون به معنای قدرت و بزرگی آسمان به کار رفته است که بر مِیکدهای که در آن مهمانی در حال برگزاری است سایه افکنده و حال و هوای خاصی به آن بخشیده است.
هوش مصنوعی: در این متن به دو عنصر اشاره شده است: یکی "میر نحل" که نماد زنبور عسل است و دیگری "نحل" که به خود زنبور اشاره دارد. همچنین، به مجاورت این دو، به "خسرو" و جایگاه او در آسمانها اشاره شده و بر سرزمینی که او در آن قرار دارد، تأکید میشود. این زمین مانند کاخهایی است که به سیاراتی مثل زحل و مشتری مربوط میشود و نشاندهنده شکوه و جلال آن پادشاهی است. در مجموع، تصویر یک مکان باشکوه و سلطنتی که در آسمانها قرار دارد و حکایت از عظمت و اهمیت آن حکمران دارد، به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: تو هم شمشیر میزنی، هم پرچم بلند کردهای، هم دانش و علم داری، هم حکمت و تدبیر، هم زهد و پرهیزکاری را داری، هم بخشندگی و مهربانی را. پس دیگر چه چیزی لازم است تا به مقام رهبری و سروری برسید؟
هوش مصنوعی: در هر خانهای که عشق وجود دارد، تو محبتی را بر قلبی همچون سلیمان قرار دادی، اما مانند دیوهایی که انگشتر سلیمان را به چالش میکشند، این محبت با موانع و مشکلاتی مواجه شده است.
هوش مصنوعی: نقش زیبای خط تو، همچون آرایشگری چینی بر چشمان و پیشانی من نشسته است. نوشتههای تو به قدری جذاب و دلربا هستند که انگار همه زیباییها را از روی زمین گرفته و پنهان کردهاند.
هوش مصنوعی: تو با نظر شایستهات مال را در نظر دشمن قرار دادهای و چهرهات مایهی خیر و نیکبختی است. روش و طرز فکر تو به اهل حال کمک کرده و از بلاغت تو پشتیبانی میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر قدرت و مال و ثروت، هرگز شور و هیجان نفس را رها نکردی. با وجود اینکه در تو هنر و استعداد زیادی نهفته است، پس چه چیزی را میطلبی؟
هوش مصنوعی: روزی که دوستان دیگر، از دور به خیبر و باروی آن نگاه نمیکردند، چه قدرت و قدرتنمایی تو!
هوش مصنوعی: آل تو به پاکی و خلوص معروفند، و ایمان و تقوی از آنِ توست. حقیقت وجودی تو آشکار میشود و سیر در مسیر حقیقت بر دوش توست.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه افراد دیگری وجود داشته باشند، تو به عنوان یک شخصیت مهم و برجسته شناخته میشدی. بعد از ظهور پیامبر هم تو از کسانی بودی که در تمامی زمینهها برتر بودی، با اینکه از نظر زمانی ممکن است در پس دیگران قرار داشته باشی. ای گوهری که نامت را در تاریخ همیشه به یاد خواهند داشت.
هوش مصنوعی: ای مردم مکه، تو فرمانده نجد و نجف هستی و جانشین خلافت. تو از سرچشمهای نیکو و با ارزش برخاستهای.
هوش مصنوعی: اگر شخصی بخواهد با تو دشمنی کند، نامش زیاد یاد نخواهد ماند و هر جا که کسی گم شود، تو دانایی و توان رهبری آن را خواهی داشت.
هوش مصنوعی: نظر تو مانند تیر به هدف زده شد، زیرا عشق همهجا را فرا گرفته است. عقل بلندمرتبهی تو به دوران پیری رسید و در فهم معانی عمیق به پیش رفتی.
هوش مصنوعی: ای گنجی که ارزش تو از تمام ثروتهای قارون بیشتر است، پیامبر هارون تو را توصیف کرده است. اما دشمنانی که در کمین تو هستند، مانند سامری، منکر ارزشهای تو خواهند شد.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر تو در حال چرخش است، خورشید در زیر پاهای تو قرار دارد و تو مانند نوری هستی که از اندیشههای تو میدرخشد، همچون آینهای از اسکندر بزرگ.
هوش مصنوعی: وجود تو بینظیر و بیهمتاست، بخشندگی و سخاوت تو مثالزدنی است. ای کسی که وجودت نشان از قدرت و عشق الهی دارد، آیا میتوانم بپرسم که تا چه زمانی باید در درد و غم خود غرق شوم؟
هوش مصنوعی: من وابسته به تو هستم، همچون خاکی که متعلق به فرزندان توست. در پیمان و عهد تو متحدم، با دردی عمیق و نشانهای همچون داغی بر گردن.
هوش مصنوعی: دل من از عطر گلت پر شده و به همین دلیل بلبل تو، ای خاک پای دل تو، به آسمان چرخ میزند.
هوش مصنوعی: در بیابان او را رها کن، که در میان خون و گل میغلطد و دلی از آن بادهای خوش و معطر پر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عیار یار دلبری با غمزه و جان دلبری
کردی ز جانم دل بری زان چشمکان عبهری
فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری
گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری
رومیرخان ماهوش زاییده از خاک حبش
چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری
گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین
[...]
آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری
یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری
هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن
هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری
صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین
[...]
ترک من و آشوبِ دل خاتونِ ماه خاوری
بُغناق برگیر و بنه بر سر کلاه کافری
بر دوش زلفت چون زره بگشاده از ابرو گره
برده ز هفت اختر فره بسته قبایِ ششتری
بار و برت سیب و عنب نوشینْ دهان تریاکْ لب
[...]
ای چهرهٔ زیبای تو رشکِ بتانِ آزری
هر چند وصفت میکنم، در حسن از آن زیباتری
هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر
شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری
آفاق را گردیدهام، مهر بتان ورزیدهام
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.