اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۲۱۱ - القضا و القدر
سرّ قدر از جهانیان پنهان است
آن سر به طریق عقل نتوان دانست
در جستن آن نقطه که مقصود آن است
چون دایره هرک هست سرگردان است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به اشاره به حقیقتی عمیق اشاره میکند که از نظر مردم پنهان است. او بیان میکند که نمیتوان این حقیقت را تنها با عقل و تفکر پیدا کرد. جست و جوی این حقیقت مشابه جست و جوی نقطهای در دایره است که فرد را سردرگم میکند. به عبارت دیگر، برای درک عمیق و واقعیات مهم زندگی، عقل انسانی کافی نیست و باید به مسیرهای دیگری رفت.
هوش مصنوعی: راز ارزش و اهمیت شب قدر از دید مردم پنهان است و نمیتوان آن را تنها با خرد و عقل درک کرد.
هوش مصنوعی: انسان در تلاش برای رسیدن به هدفش، مانند دایرهای است که هر نقطهاش در حال گردش و سرگردانی است، زیرا نمیداند دقیقاً به کدام سمت باید برود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.