چو لاله گون شوی از باده، در چمن مستم
چو مشک بیز کنی طره، در ختن مستم
دل برهمنم، از سایهٔ صنم داغم
دماغ بلبلم از نکهت چمن مستم
نه شکل سبحه شناسم نه صورت محراب
ز فکر دار و اندیشهٔ رسن مستم
مگو که خرقه و زنار پوش و باده مکش
که تیز دستم و از جام برهمن مستم
در معامله دربند می فروش، که من
حریف عشقم و از خون خویشتن مستم
حیات و موت من ای خضر عشق پرورد است
نه در لباس تو در کفن مستم
به ناله تیشهٔ فرهاد گوید این دستان
که از حلاوت بازوی کوهکن مستم
ز بزم دوست که گوید، که از قدح نوشان
تهی پیاله تر از من نبود و من مستم
بهشتیان چه شناسند مستیم عرفی
نه از شراب طهور، از می سخن مستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به حس مستی و عاشقی اشاره دارد. شاعر در آن بیان میکند که با نوشیدن شراب و در میان گلها و زیباییها به سر میبرد و از این حال خوشهیچ چیزی نمیفهمد. او به حالت شگفتانگیز عشق اشاره میکند و بیان میدارد که هیچ چیز نمیتواند او را از این حال شاداب و شگفتانگیز دور کند. شاعر تعلق خاطر خود را به عشق و زیباییها نشان میدهد و میگوید که از دنیا و ظواهر آن بیخبر است و فقط در مستی عشق غرق است. او به حال و هوای نامتعارف و روحانی خود افتخار میکند و نشان میدهد که این حال برای او بسیار ارزشمندتر از هر چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: وقتی از باده به رنگ لاله درمیآیم، در میدان سرمست و شاداب هستم، و وقتی تو موی خود را چون مشک به زمین میافکنی، در ختن نیز سرمست و شاداب میشوم.
هوش مصنوعی: دلم آشفته و بیقرار است، از سایهٔ معشوقم دچار غم و اندوه هستم. بوی خوش چمن مرا سرگردان و مسحور کرده است.
هوش مصنوعی: نه به شکل تسبیح آشنا هستم و نه به شکل محراب؛ به خاطر تفکر و اندیشهای که دارم، مانند کسی که مست است، غرق در حال و هوای خودم هستم.
هوش مصنوعی: نکنید حرف از لباس و زهد و پرهیز، و از نوشیدن باده جلوگیری نکنید، زیرا که من چنان شجاع و نیرومند هستم که از جام آسمانی مست و سرمست میشوم.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که در جریان یک معامله یا خرید و فروش، شخصی به شدت درگیر عشق و عواطف خودش شده است و به نوعی از احساساتش سرمست و شاداب است. او به قدری تحت تأثیر عشق قرار گرفته که توجه به دیگر امور و معاملات برایش مهم نیست و در دنیای احساسات خود غرق شده است.
هوش مصنوعی: زندگی و مرگ من وابسته به عشق توست، نه اینکه در ظاهرت و در لباس تو به سر برم. من در حال مستی و عشق هستم.
هوش مصنوعی: تیشهٔ فرهاد در حال ناله است و این دستان که به کار سخت مشغول است، از شیرینی و لذت قدرت و استقامت کوهکن مست است.
هوش مصنوعی: از میهمانی دوست کسی نگفته که علاوه بر من هیچ کس پیالهای خالیتر از خودم ندارد و من در حال مستیام.
هوش مصنوعی: بهشتیان چه میدانند که ما چه حال و هوایی داریم؛ ما مست شدهایم نه به خاطر شراب پاک، بلکه به خاطر صحبتکردن از آن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو عندلیب نه از باده ی کهن مستم
فریب نکهت گل کرده در چمن مستم
نسیم کوی تو در باغ می برد هوشم
خیال روی تو دارد در انجمن مستم
ترا ندیده به وصف تو عشق می بازم
[...]
نه این زمان ز می جلوه تو من مستم
که سالهاست از این باده کهن مستم
دراین بهار ندانم بسر چها دارم
که دیگران بچمن جرعه نوش و من مستم
اگر نه بلبل زارم چرا بفصل بهار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.