دادم به چشم او دل اندوه پیشه را
غافل که مست می شکند زود شیشه را
ای مدعی بکوش که محکم گرفته است
عشق همیشه، دامن حسن همیشه را
در بیستون به صورت شیرین نگاه کن
تا حسن چون به سنگ فرو برد ریشه را
فرهاد را چه ذوق که او با وجود دل
در کار زخم سنگ کند زخم تیشه را
عرفی ببین فسردگی کشت ماهتاب
امشب که در بغل ننهادیم شیشه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل خود به خود شکسته شود عشق پیشه را
سنگ است در بغل می پر زور شیشه را
چشم بد ستاره به عاشق چه می کند؟
از کرم شب فروز چه غم شیر بیشه را؟
در ساز با خزان حوادث که همچو سرو
[...]
مپسند تشنه لب، دل اندوه پیشه را
یارب ز سنگ فتنه نگهدار شیشه را
ظاهر شدی به عالمیان، عجز کوهکن
گر می فتاد با دل ماکار، تیشه را
عشق است چاره هوس خام و پخته ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.