که دست در خُمِ مِی زد، که خون ما جوشید
که برفروخت که درچشم ما حیا جوشید
هزار آبله از هر نفس فروریزد
چنین که از ته دل تا لبم دعا جوشید
ترانهٔ که چمن را به خون گرم گرفت
که ناگذشته بر او سینهٔ صبا جوشید
کرشمهٔ که بر اصحاب درد می بارد
که خون گرم شهیدان هزار جا جوشید
چنان ملامت عرفی مرا پریشان کرد
که عذر معصیتم از لب قفا جوشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و تاثیرات درد و عشق بر دل انسان میپردازد. شاعر به توصیف جوشیدن خون و حیا در چشمانش اشاره میکند و از تأثیرات حاصل از درد و رنج بر وجودش سخن میگوید. او همچنین به قدرت عشق و یاد شهیدان اشاره میکند که دلیلی برای شاعر شدن و سرودن ترانههای عاشقانه فراهم میآورد. در نهایت، شاعر از ملامتهای عرفی و تأثیر آن بر روح و روانش سخن میگوید و به نوعی به عذرخواهی از اشتباهاتش میپردازد.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که کسی که به میخانه رفته و با دست خود در خُم شراب کرده، سبب شده که احساسات و پرشور بودن ما فوران کند. این احساساتی که در چشم ما نمایان میشود، نشانهای از شرم و حیاست که در دل ما زبانه میکشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه هزاران درد و رنج از وجودم بیرون میریزد، همچنان که از عمق دل و روحام دعا و خواستهای بر لبانم جاری میشود.
هوش مصنوعی: ترانهای که چمن را با گرمی خون آغشته کرد، به طوری که سینهٔ نسیم به خاطر آن متعهد و مشتاق شد.
هوش مصنوعی: زیبایی و ناز این که بر دلسوزان میتابد، همانند خون داغ شهیدان است که در هزاران جا به جوش میآید.
هوش مصنوعی: به خاطر سرزنشهای عارفانه و جدی، احساس بیتابی کردم و به قدری تحت تأثیر قرار گرفتم که به طور ناخواسته بهانهای برای گناهم از دلم بیرون آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر که بوی گل و لاله [از] هوا جوشید
که باز شور و جنون در دماغ ما جوشید
عنان ز گرد تو شد ابلق نظر را گرم
غبار کوی تو گویا به توتیا جوشید
چه الفت است خدایا که او به من دارد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.