وقف کردم هستی خود بر شراب
نیستی از من بمان گو در حجاب
بر لب کوثر نشستن روز بعث
ای مسلمانان از این خوش تر مآب
اهل فطرت مست از آن جا آمدند
هم چنان مستند تا یوم الحساب
من هم از آن جام مستی می کنم
تا نپندارید کز خمرم خراب
آب و خاک عشق بر هم کرده اند
پس سرشت من از آن خاک است و آب
آتش سودای عشقم آبم ببرد
از چه از بس تاب سوز و سوز تاب
چشم ما و طلعت دیدار دوست
چشم خفّاش است و نور آفتاب
آفتاب آن جا اگر چه ذره ایست
از ره تمثیل کردم انتساب
من چو حربا عاشقم بر عکس نور
نی چو خفاشم زخور در احتجاب
تا شوند احباب در محبوب محو
از وجود خویش کردند اجتناب
تا که خواهد طاقت انوار داشت
گر جمال از پیش بردارد نقاب
چشم امید نزاری روشن است
از طلوع نور نجل بوتراب
پرتوی بر جان من زان نور تافت
ذره وار افتاده ام در اضطراب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و مستی ناشی از آن سخن میگوید. او هستی خود را وقف شراب عشق کرده و از عدم خود میگوید. نشستن بر لب کوثر و خوشحالی مسلمانان را برای خود یادآور میشود. او به مستی اهل فطرت اشاره میکند که همچنان تا روز حساب خود را مست میدانند. شاعر بر این نکته تاکید دارد که او نیز از همین جام مستی مینوشد و چقدر سرشت او از آب و خاک عشق تشکیل شده است. عشق او مانند آتش سوزان است که او را در خود میسوزاند و چشمانش به دنبال دیدار محبوب است. او با استفاده از تمثیل، نور و عشق را به هم پیوند میزند و بر این نکته تاکید دارد که عاشقان باید از خودگذشتگی کنند تا به جمال محبوب برسند. در پایان، شاعر از درخششی که بر جانش میتابد صحبت میکند و از حالتی اضطرابآور که این نور بر او میگذارد.
هوش مصنوعی: من وجود خود را صرف نوشیدن شراب عدم میکنم، پس از من چیزی نماند که در پردهی غیبت باشد.
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، نشستن بر کنار کوثر در روز قیامت از این خوشتر نیست.
هوش مصنوعی: افراد پاک و نیکو سرشت از منبعی زنده و پرشور آمدند و تا روز قیامت نیز تحت تأثیر آن شور و حال باقی خواهند ماند.
هوش مصنوعی: من هم از آن مینوشم تا فکر نکنید که از مستی خراب شدهام.
هوش مصنوعی: عشق مانند آب و خاک به هم آمیخته شده است، بنابراین وجود من از این خاک و آب نشأت گرفته است.
هوش مصنوعی: آتش عشق من چنان شدت دارد که همه وجودم را میسوزاند و بر من غلبه میکند. از شدت این سوزش، طاقت ندارم و توانم تمام شده است.
هوش مصنوعی: چشم ما مانند چشم خفاش است که در نور خورشید توانایی دیدن ندارد، بلکه در نور دوست خود را میبیند و در تاریکی بیشتر راحتتر احساس میکند.
هوش مصنوعی: خورشید در آن جا هر چند به چشم کوچک میآید، اما من برای توضیح آن، از استعاره استفاده کردم و به آن نسبت دادم.
هوش مصنوعی: من مانند جانداری زیبا و عاشق هستم، اما بر خلاف نور، مانند خفاشی هستم که از آفتاب پنهان شدهام.
هوش مصنوعی: دوستداران برای آنکه در محبوب خود غرق شوند و وجود خود را فراموش کنند، از خود دوری میگزینند.
هوش مصنوعی: هر وقت که تحمل روشناییها را داشته باشد، اگر زیبایی صورتش را از پشت پرده بردارد.
هوش مصنوعی: چشم انتظار تو روشن است و امیدوار به طلوع نور پسر بوتراب.
هوش مصنوعی: نور روشنی از یک منبع درخشنده به من میتابد و من به مانند ذرهای کوچک در آن نور، در حالتی از اضطراب و نگرانی به سر میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان خواب است، خواب، ای پور باب
شاد چون باشی بدین آشفته خواب؟
روشنییْ چشم مرا خوش خوش ببرد
روشنیش، ای روشنائییْ چشم باب
تاب و نور از روی من میبرد ماه
[...]
آفتاب از روی تو بر دست تاب
خود ازین رویست فخر آفتاب
در سحاب از جود تو آمد اثر
زان بود خیرات عالم در سحاب
زور و تاب خسروان سهم تو بود
[...]
من عجب دارم همی از شاعران
تا چرا گویند راد است آفتاب
گرد صحرا سال و مه گردد همی
تا کجا در یابد او یک قطره آب
برخورد آن آب و آنگه میدهد
[...]
کافران را داده مهلت در عقاب
نا فرستاده به عهد او عذاب
هیچ میدانی چه میگوید رباب؟
ز اشک چشم و از جگرهای کباب
پوستیام دور مانده من ز گوشت
چون ننالم در فراق و در عذاب
چوب هم گوید بُدم من شاخ سبز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.