میان عاشقان سری نهان است
که الا عاشقان سرش ندانست
اگر خواهی که دانی عاشقی باش
که آن سر در میان عاشقان است
چه شاید کرد اگر از چشم بوجهل
مقامات حبیب الله نهان است
به زور و زاری و زر سر مردان
که حاصل کرد هرگز کس توانست
به خود تا هیچ باشی هیچ باشی
نشان بی نشانی این نشان است
بدو بشناختم اورا که چون است
درین حجت که می گویم بیان است
بدو بین تا یقینش دیده باشی
که خود بینی گمان اندر گمان است
مقاماتی کزو حق باز یابی
به نزدیک محقّق بس عیان است
بر این برهان نزاری معتقد باش
از این جا هر چه بردی با تو آن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بررسی موضوع عشق و معنای عمیق آن میپردازد. شاعر بیان میکند که در میان عاشقان، رازی نهان وجود دارد که تنها عاشقان از آن باخبرند. برای درک عشق واقعی، باید عاشق بود و این راز را درک کرد. او اشاره میکند که مقام و ارزش انسان در عشق و معرفت نهفته است و نمیتوان با تظاهر یا مال به آن دست یافت. همچنین، شناخت عمیق از خود و حقیقت عشق از طریق تجربه و مشاهده ممکن است. شاعر نهایتاً از مخاطب میخواهد که به این واقعیات ایمان داشته باشد و درک کند که آنچه به دست میآورد، به خود او بستگی دارد.
هوش مصنوعی: در دل عاشقان رمزی پنهان وجود دارد که فقط خود عاشقان حقیقت آن را درک میکنند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به درستی عشق را درک کنی، باید به احساسات و تجربیات عاشقانه توجه کنی، چون این تجربه عمیق و واقعی در دل عاشقان قرار دارد.
هوش مصنوعی: شاید بگویم که اگر از دید بوجهل، مقام و مرتبه محبوب خدا پنهان باشد، چه کار میتوان کرد؟
هوش مصنوعی: با قدرت و فریاد و پول، هیچکس نتوانست آنچه را که مردان به دست آوردهاند، به دست آورد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خود را خالی و بیهیچ تصور کنی، نشانهای از وجود نخواهی داشت. چنین فرایندی در واقع نشاندهندهی بینشان بودن است.
هوش مصنوعی: من او را به خوبی شناختم، زیرا در این استدلالی که ارائه میدهم، نشانههایی وجود دارد که بیانگر حقیقت اوست.
هوش مصنوعی: برو و ببین، تا به یقین تجربهاش کنی که در حقیقت خودت را نمیبینی و فقط به گمانها اتکا کردهای.
هوش مصنوعی: نقاط و درجاتی که از حق به دست میآوری، در نزد دانشمندان و محققان بسیار واضح و روشن است.
هوش مصنوعی: به خاطر این دلیل، ای نزاری، اعتقاد داشته باش که هر چه از این مکان به دست آوری، همین با تو خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو با جُفتِ عِنینِ خویش پیوَست،
چو شاخِ خُشک، گَشته سروِ او پَست.
چه خوش عیش و چه خرم روزگار است
که دولت عالی و دین استوار است
سخا را نو شکفته بوستان است
امل را نو دمیده مرغزار است
هنر در مد و دانش در زیادت
[...]
چه . . . یر است این ز . . . یر خر زبر دست
که خر چون دید زو، آنگونه بشکست
خر نر را . . . ون در کردم این . . . یر
به سان ماده خر خوابید در غست
چو . . . ادم ماده خر ار، کره بفکند
[...]
فلک را عهد بس نااستوار است
همه کار جهان ناپایدارست
بیا کس کز پی یک روزه راحت
بمانده روز و شب در انتظارست
هوایی دارد و آبی زمانه
[...]
چو دانستی که معبودی تو را هست
بدار از جستوجوی چون و چه، دست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.