درین میدان پر نیرنگ حیرانست دانایی
که یک هنگامه آرایست و صد کشور تماشایی
ز راه عقل و آگاهی مشعبد می کند بازی
که غلطان مهره زرینست و نیلی حقه مینایی
به عمد آوازه سیمرغ و قاف افتاده در عالم
عبث نظارگی گردیده مشتی گول سودایی
خواص طبع جادو سیمیایی چند بنموده
هوای نفس خاکی در غبار غفلت اندایی
اگر نوعی که هست از رخ حقیقت پرده بردار
نظر ماند به رسوایی خرد افتد به شیدایی
جز او نیرنگ بینی نیست تا چون و چرا گوید
که هم او خود تماشائیست در هنگامه آرایی
همه زو چون خرد دانا و او برتر ز دانش ها
همه زو چون نظر پیدا و او پنهان ز پیدایی
ز شأن حسن تو نتوان نشان گفتن معاذالله
تو در دانش نمی گنجی، تو در بینش نمی آیی
کسی را نیست حد امتناع از امر و نهی تو
مسلم هرچه کردی نهی، بر حق هرچه فرمایی
به مستوری نشد کارم به رسوایی علم گشتم
شکیبی کز تو باشد می گریزم زان شکیبایی
به ذکرت جان دهد کلک «نظیری » وین عجب نبود
کز افسون حدیث تو کند افعی مسیحایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شگفتیهای زندگی و بازیهای فریبنده آن اشاره میکند. دانایی در این میدان پرنیرنگ به چالش کشیده میشود و تماشا کردن حقیقتها را بررسی میکند. او از جادوها و نیرنگهای دنیا صحبت میکند و میگوید که حقیقت در زیر پردهای پنهان است. شاعر تأکید میکند که تنها خداوند میتواند به مسائل و سوالات پاسخ دهد و انسانها از درک کامل او عاجزند. وی بیان میکند که علم و آگاهی، در برخی موارد، به رسوایی میانجامد و در نهایت، با یاد خداوند، زندگی و وجود انسان معنا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: در این میدان پر از فریب و تزویر، دانشی که در این حوادث مشغول به کار است، در حیرت و شگفتی به سر میبرد، زیرا با وجود این همه زیبایی و جاذبه در کشورهای مختلف، همچنان رازهای پنهانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در مسیر عقل و دانایی، فردی فریبکار بازیای را به راه میاندازد که در آن، مهرهای طلایی و نیلی به عنوان حقهای زیبا به نمایش گذاشته میشود.
هوش مصنوعی: به طور عمدی نام سیمرغ و داستان قاف در دنیا به مسخره و بیهودگی تبدیل شده و گروهی از مردم نادان و وسوسهزده به آن سرگرم شدهاند.
هوش مصنوعی: خواستهای نفسانی و تمایلات دنیوی، به مانند جادوگری که توانایی خاصی دارد، میتوانند انسان را تحت تاثیر قرار دهند و در غبار فراموشی و غفلت، او را به بیراهه ببرند.
هوش مصنوعی: اگر نوعی که هستی، از پرده حقیقت خود را نشان دهی، نگاهها در حیرت و رسوایی میماند و عقل به شیدایی دچار میشود.
هوش مصنوعی: هیچ کس جز او وجود ندارد که بتواند به حال و هوای زندگی بپردازد و خود را تماشا کند. او تنها کسی است که در این نمایش و بازی زندگی حاضر است و میتواند ببیند چه اتفاقی میافتد.
هوش مصنوعی: همه چیز از او ناشی میشود، زیرا او با خرد و دانش برتر است و از این نظر، او از همه آگاهتر و دیدهبانتری است، در حالی که خود را از نگاهها پنهان کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر مقام والای تو نمیتوان به سادگی از تو صحبت کرد. خدا نکند که تو را در آگاهی و دانایی محدود بدانیم، چرا که تو فراتر از آنی که درک شود.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند مانع از خواستههای تو شود، زیرا هر آنچه که نهی کردی، صحیح است و هر دستوری که بدهی، بر پایه حق و حقیقت است.
هوش مصنوعی: کارم به گونهای پیش رفت که نتوانستم خود را پنهان کنم و به جایی رسیدم که به شهرت و معروفیت رسیدم. شکیباییای که از تو به دست آوردهام، باعث میشود که از آن دوری کنم و از آن احساس رهایی میکنم.
هوش مصنوعی: قلم «نظیری» با یاد تو جان میگیرد و این امر عجیب نیست که از تاثیر سخنان تو، افعی هم به نوعی مسیحایی تبدیل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهار آمد من و هر روز نو باغی و نو جایی
به گشتن هر زمان عزمی به بودن هر زمان رایی
قدح پر باده رنگین به دست باده پیمایی
چو مرغ از گل به گل هر ساعتی دیگر تماشایی
نگاری با من و رویی نه رویی بلکه دیبایی
[...]
شبی تاری چو بیساحل دمان پر قیر دریائی
فلک چون پر ز نسرین برگ نیل اندوده صحرائی
نشیب و توده و بالا همه خاموش و بیجنبش
چو قومی هر یکی مدهوش و درمانده به سودائی
زمانه رخ به قطران شسته وز رفتن برآسوده
[...]
ایا بی حد و مانندی که بی مثلی و همتایی
تو آن بی مثل و بی شبهی که دور از دانش مایی
ز وهمی کز خرد خیزد تو زان وهم و خرد در وی
ز رایی کز هوا خیزد تو دور از چشم آن رایی
پشیمانست دل زیرا که تو اسرارها دانی
[...]
خرد را دوش میگفتم که ای اکسیر دانایی
همت بیمغز هشیاری همت بیدیده بینایی
چه گویی در وجود آن کیست کو شایستگی دارد
که تو با آب روی خویش خاک پای او شایی
کسی کاندر جهان بیهیچ استکمال از غیری
[...]
زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی
زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی
امام شرق رکن الدینکه سوی حضرتت دایم
خطاب انجم و چرخست مولانا و مولائی
اضافت با کف رادت ز گیتی گنج پردازی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.