پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز
به بام میکده خورشید زد علم برخیز
گر از خمار سحرگاه سرگران شدهای
ز می عصا کن و از تکیهگاه غم برخیز
جماعتی گهر شب چراغ می طلبند
مگر نصیب تو گردد شبی تو هم برخیز
قبول زخم طلب خاصه مطیعانست
همین که بر تو کشیدند این رقم برخیز
حقیقت همه کس ثبت در جریده اوست
به سهو حرف نیفتاده از قلم برخیز
به سوی او چو روی گوش کن گران درتاز
به نزد او چو رسی لنگ کن قدم برخیز
قدح ز دست بلا ما مدام می نوشیم
تو کز لطیفه غم می کشی الم برخیز
تنک شراب هوایی به کوی عشق مگرد
ز پای زود درآیی ز جای کم برخیز
گره چو نافه «نظیری » ز نیم ما بر کار
تو همچو نکهت از آن زلف خم به خم برخیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت به بیداری و برخاستن از خواب غفلت اشاره دارد. شاعر از شنونده میخواهد که صبح زود به پا خیزد و به خوشگذرانی و عشق بپردازد. او تأکید میکند که اگر گناه و خطائی کردهاید، زمان آن رسیده که از آن پشیمان شده و به سوی نیکیها گام بردارید. شاعر بر این نکته تأکید دارد که در زندگی، درد و رنج جزء لاینفک هستند و هر کسی باید برای رسیدن به حقیقت و روشنایی تلاش کند. در نهایت، دعوت به عشق و شادابی در انتظار کسانی است که درک عمیقتری از زندگی دارند و آمادهاند که جایی از غم و اندوه غافل نشوند.
هوش مصنوعی: برای جبران اشتباهاتم، صبح زود از خواب بیدار شو و به میکده برو که خورشید طلوع کرده و علم افتخار را برافراشته است.
هوش مصنوعی: اگر در اثر مستی صبحگاهی در حال سرگشتگی و بیحالی هستی، از شراب دوری کن و از تکیه بر غم و اندوه خود بلند شو.
هوش مصنوعی: برخی افراد در تاریکی شب به دنبال نور و روشنایی هستند، آیا امید نیست که تو نیز شبی به روشنی برسی و از خواب بیدار شوی؟
هوش مصنوعی: اگر کسی زخمِ محبت را قبول کند، این نشان از تسلیم و اطاعت اوست. حالا که یادگار آن عشق بر تو حک شده، باید برخیزی و ادامه دهی.
هوش مصنوعی: هر کسی حقیقت وجودش بهنوعی در نوشتهای ثبت شده است، پس باید با دقت و آگاهی عمل کنیم تا از اشتباهات و لغزشها دور بمانیم.
هوش مصنوعی: وقتی به سوی او میروی، با دقت و توجه گوش کن. وقتی به او رسیدی، با احتیاط قدم بردار و تلاش کن که آرام و محترم باشید.
هوش مصنوعی: ما پیوسته از جام بلای عشق مینوشیم، در حالی که تو از نازکدلی و غم خود رنج میبری و باید از این حال بلند شوی.
هوش مصنوعی: شراب رقیق و خنک در هوای عشق است، اما نروید به کوچه عشق، چرا که به زودی از محل خود خارج خواهید شد؛ پس زودتر از جا برخیزید.
هوش مصنوعی: اگر گیسوی تو مانند نخی از گل نرگس باشد، من نیز همچون عطر آن زهری تلخ را در کار تو به دوش میکشم و به آرامی از آن زلفهای خمیدهات برمیخیزم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز
چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز
گذشت دور جوانی هنوز در خوابی
شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز
صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید
[...]
سبک ز سینه ما ای غبار غم برخیز
ز همنشینی ما می کشی الم برخیز
سر قلم بشکن، مهر کن دهان دوات
به این سیاه دلان کم نشین و کم برخیز
گذشتن از سر گنج گهر سخاوت نیست
[...]
برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز
ز جای خود به خدا می دهم قسم برخیز
مکن به جان و دلم این همه ستم برخیز
سبک ز سینه من ای غبار غم برخیز
غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز
شه قلمرو فقری به این علم برخیز
به فیض عام ز امید قطع نتوان کرد
زبخت خفته میندیش و صبحدم برخیز
غبار دل به زمین نقش خواهدت بستن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.