غبار ره شو و سرکوب صد حشم برخیز
شه قلمرو فقری به این علم برخیز
به فیض عام ز امید قطع نتوان کرد
زبخت خفته میندیش و صبحدم برخیز
غبار دل به زمین نقش خواهدت بستن
کنون که بار سر و دوش توست کم برخیز
فرونشستهتر از جسم مرده است جهان
دو روز گو به جنون جوشی ورم برخیز
ز اغنیا به تواضع مباش غرهٔ امن
چو اعتماد ز دیوارهای خم برخیز
حریف معنی تحقیق بودن آسان نیست
به سرنگونی جاوید چون قلم برخیز
شریک غفلت و آگاهی رفیقان باش
به خواب چون مژهها با هم و به هم برخیز
غبار هرزهدو دشت آفتی چه بلاست
تو راکه گفت ز خاک ره عدم برخیز؟
درای قافلهٔ صبح میدهد آواز
که ای ستمزده رفتیم ما، تو هم برخیز
چو شمع سیرگریبان عصای همت تست
به خود فرو رو و از فرق تا قدم برخیز
در این ستمکده نومید خفتهای بیدل
به آرزوی دلت میدهم قسم برخیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با استفاده از استعاره و تصویرسازی، به توبیخ و بیدارباش انسانها میپردازد و آنان را بهخودآگاهی و عمل دعوت میکند. او از سرکوب غبار غفلت، فقر و خواب غفلت سخن میگوید و بر این نکته تأکید دارد که دنیا با سستی و بیتحرکی پیش نمیرود. شاعر از مخاطب میخواهد که دل به خواب غفلت نسپارد و به جستجوی آرزوها و امیدها برخیزد، زیرا فرصت زندگی محدود است و باید با همت و اراده در مسیر روشنی گام بردارد. در نهایت، او به یادآوری این نکته میپردازد که در این دنیای ستمزده، امید و تلاش برای تغییر و بهبود ضروری است.
هوش مصنوعی: از مسیر زندگی مثل گرد و غبار بیرون برو و به صدها مشکل و موانع غلبه کن. ای پادشاه، با علم و دانش خود از قید فقر آزاد شو و دست به کار شو.
هوش مصنوعی: از نعمتهای فراوان نباید ناامید بود، زیرا خوشبختی همیشه ممکن است ببید و در خاموشی نماند. صبحی تازه خواهد آمد، پس بیدرنگ برخیز و آمادهی زندگی باش.
هوش مصنوعی: غبار دل به زمین میافتد و اثری از خود بر جای میگذارد، حالا که بار سنگین غم و اندوه بر دوش توست، به آرامی از جای خود بلند شو.
هوش مصنوعی: جهان در دو روز، از بدن مرده هم ساکتتر است. بگو تا دیوانگی، آتش به جانش بیفکند و دوباره بیدار شود.
هوش مصنوعی: به ثروتمندان فریب نخور و نسبت به امنیت خود مطمئن نباش، چراکه ممکن است این اعتماد به مانند دیوارهای کج و ناپایدار باشد که به آسانی فرو میریزد.
هوش مصنوعی: رقیب شدن در مسیر شناخت و تحقیق کار سادهای نیست؛ بهخصوص وقتی که باید با مشکلات و چالشهای بزرگ روبهرو شوی. مانند این است که باید از زمین بلند شوی و به تلاش خود ادامه دهی.
هوش مصنوعی: رفیقان را در غفلت و آگاهی شریک کن و مانند مژهها که در خواب به هم نزدیکاند، با هم زندگی کن و در زمان بیداری هم دست در دست هم به حرکت درآیید.
هوش مصنوعی: غبار بیهودهای که در دشت میپیچد، نشانهای از یک بلاست. تو چه میکنی که کسی به تو گفت از خاک عدم بلند شو؟
هوش مصنوعی: صبح سر رسیده و قافلهاش صدا میزند که ای کسی که از ظلم رنج میکشی، ما حرکت کردیم، تو هم بلند شو و به راه بیا.
هوش مصنوعی: مانند شمعی که نورش را میتاباند و در عین حال آب میشود، تو نیز باید به تلاش و تلاشگری خود ادامه دهی. خودت را جمع و جور کن و از سر تا پا بر خود بایست و به جلو حرکت کن.
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از ظلم و ستم، تو که ناامید و در خواب هستی، به تو وعده میدهم که به آرزوی دلات برسی. پس برخیز و حرکت کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه داری ای دل؟ از این منزل ستم برخیز
چو شیرمردان از زیر بار غم برخیز
گذشت دور جوانی هنوز در خوابی
شب دراز بخفتی، سپیده دم برخیز
صدای نفخۀ صورت بگوش دل برسید
[...]
پی تدارک تقصیر صبحدم برخیز
به بام میکده خورشید زد علم برخیز
گر از خمار سحرگاه سرگران شدهای
ز می عصا کن و از تکیهگاه غم برخیز
جماعتی گهر شب چراغ می طلبند
[...]
سبک ز سینه ما ای غبار غم برخیز
ز همنشینی ما می کشی الم برخیز
سر قلم بشکن، مهر کن دهان دوات
به این سیاه دلان کم نشین و کم برخیز
گذشتن از سر گنج گهر سخاوت نیست
[...]
برای پرسشم ای آهوی حرم برخیز
ز جای خود به خدا می دهم قسم برخیز
مکن به جان و دلم این همه ستم برخیز
سبک ز سینه من ای غبار غم برخیز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.