آن بخت فتنه جو که تو دیدی به خواب شد
وان دل که بود سخت تر از خاره آب شد
گلگونه هوا و هوس رنگ واگذاشت
خال و خط عروس طبیعت خراب شد
دل را که حرف سوختگان داغ کرده بود
می رفت تا بر آتش ایشان کباب شد
در بحر شوق کشتی دل ریسمان برید
در کوی یار خیمه تن بی طناب شد
این بو ز سنبل و گل هر کشوری نخاست
تا در خطا کدام گیا مشک ناب شد
دایم کسی به قافله بودست پاسبان
بیدار شو که چشم رفیقان به خواب شد
خشکی لب به تشنه لبان آب می دهد
تا مستعد شدیم دعا مستجاب شد
مستی چه خوب کرد که این پرده برگرفت
رخساره حقیقت ما بی نقاب شد
تاریخ واقعات شهان نانوشته ماند
افسانه ای که گفت «نظیری » کتاب شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره حالتی از شوق و عاشقی است که در آن، احساسات و کلمات شاعر به تصویر کشیده میشود. شاعر از خواب رفتن عشق و دلباختگان صحبت میکند و به درد و لذتهای ناشی از عشق اشاره دارد. او از پیچیدگیهای هوا و هوس و تغییرات در زیبایی طبیعی سخن میگوید. همچنین، به زبان استعاری از مشکلات و مصائب عاشقان میگوید و به اهمیت بیداری و هوشیاری در این فضا تأکید میکند. در نهایت، شاعر با اشاره به تاریخ نانوشته و افسانههایی که در دل عشق و محبت وجود دارد، احساسات عمیق خود را به نگارش درآورده است.
هوش مصنوعی: آن سرنوشتی که تو در خواب دیدی، دچار آشوب و فتنه شد و آن دلی که به شدت مقاوم بود، اکنون مثل آب نرم و لطیف شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و جذابیت طبیعت اشاره شده است. زیبایی و شوقی که در چهره طبیعت وجود دارد، باعث شده که نشانههای خاص و منحصر به فردی که به آن زیبایی میبخشید، از بین برود و در نتیجه، زیبایی عروس طبیعت زیر سوال رفته است.
هوش مصنوعی: دل کسی که از سوختگی دیگران داغ شده بود، به سمت آتش آنها میرفت تا خود نیز دچار سوختگی شود.
هوش مصنوعی: دل به شدت عاشق به دریاهای عشق افتاده و دیگر هیچ چیزی نمیتواند آن را نگه دارد. در مسیر رسیدن به معشوق، بدن بدون هیچ حمایت و تکیهگاه است و احساس vulnerability میکند.
هوش مصنوعی: این عطر و بوی سنبل و گل از هر سرزمینی برنخاست، تا مشخص شود که کدام گیاه در خطا به مشک ناب تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: همیشه یک نفر در گروه مواظب است، بیدار شو که دوستانت خوابشان برده است.
هوش مصنوعی: زمانی که لبهایمان از تشنگی خشک شده بود، آب به ما داده شد تا آماده شایستگی و خواستن شویم و دعاهایمان به اجابت رسید.
هوش مصنوعی: مستی کار جالبی انجام داد، زیرا پرده را کنار زد و چهره واقعی ما بدون هیچ پوششی نمایان شد.
هوش مصنوعی: تاریخ وقایع پادشاهان به صورت مکتوب باقی نمانده و داستانی که «نظیری» از آن گفت به یک کتاب تبدیل شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
[...]
آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد
دلها همه شکسته جگرها کباب شد
آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد
سرو سعادت از تف خذلان زگال گشت
و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد
از سیل اشک بر سر طوفان واقعه
[...]
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد
صد برج حرص و بخل به خندق دراوفتاد
صد بخت نیم خواب به کلی به خواب شد
آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.