|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تغییرات درونی و تزلزل ایمان و دین خود سخن میگوید. او به این موضوع اشاره میکند که زهد و دینش دچار فساد و نفاق شده و حقیقتها به نمایشی تبدیل گشتهاند. همچنین، او تشبیه میکند که ایمان و کفرش مانند می و آب زلال بوده، اما به نوعی مخلوط شدهاند. در پایان، شاعر به نوعی نوشیدنی اشاره میکند که از پیالهای به مناسبت خاصی صاف شده و به شراب تبدیل شده است. به طور کلی، این شعر به سرگردانی و دگرگونی روحی شاعر میپردازد.
هوش مصنوعی: در ماه مهر، اعتقادات و دینداری من به هم ریخت و تمام باورهای من، چه خوب و چه بد، به شراب و شتاب تبدیل شد.
هوش مصنوعی: در اثر زهد و پارساییام، به ریاکاری دچار شدم و دیانتم به یک نمایش بیمعنا تبدیل شد. در نتیجه، احساس میکنم که زندگیام به مانند آبی است که هیچ حقیقتی ندارد و فقط ظاهری فریبنده است.
هوش مصنوعی: ایمان و کفر مانند می و آب زلال هستند؛ می میتواند به آب تبدیل شود و آب هم میتواند به شراب خالص تبدیل گردد.
هوش مصنوعی: شب گذشته از پیالهای که در آن ستارهای به نام ثریا قرار داشت، نوشیدنیای صاف و روشن بیدم و نوشیدنی به اندازه ستارهٔ سهیل خوشگوار و دلچسب شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آوخ که قصر جاه و معالی خراب شد
دلها همه شکسته جگرها کباب شد
آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد
سرو سعادت از تف خذلان زگال گشت
و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد
از سیل اشک بر سر طوفان واقعه
[...]
ماه تمام ملک به زیر نقاب شد
آب حیات شرع دریغا سراب شد
سروی ز بوستان معانی فرو شکست
برجی ز آسمان معالی خراب شد
کور و کبود مردمک چشم مردمی
[...]
صد مصر مملکت ز تعدی خراب شد
صد بحر سلطنت ز تطاول سراب شد
صد برج حرص و بخل به خندق دراوفتاد
صد بخت نیم خواب به کلی به خواب شد
آن شاهراه غیب بر آن قوم بسته بود
[...]
زان گل که اندکی بته مشک ناب شد
بسیار خلق از مژه در خون خضاب شد
در خردگیش دیدم و گفتم که مه شوی
او خود برای سوزش خلق آفتاب شد
آن سادگی که داشت، به سرخی شدش به دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.