گنجور

 
نیر تبریزی

از تو نتابم رخ ای نگار بمعبود

گر چو خلیلم بری بآتش نمرود

طلعت زیبا گر این بود که تو داری

قیمت یوسف کم از دراهم معدود

خواجه دهی پند من ز عشق وی اما

می نتوان گفت ترک عادت معهود

داغ فراقم گشود دیده دلا باش

تا دگر آید بدست دامن مقصود

جان بلب آمد فدای چشم تو ساقی

آبحیاتی از آندهان می آلود

برخی پروانه ام که تا بر معشوق

بال و پرِ خویشتن ، نسوخت نیاسود

فکر دگر کن دلا که نوش لب یار

قوّت صبر من ار نکاست نیفزود

شمع وجودم گداخت غیرت اغیار

کاش تو بودی و هر چه غیر تو مفقود

خاک سر کوی تست کعبۀ دلها

زاهد بیچاره راه بیهده پیمود

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
منوچهری

بار خدای جهان خلیفهٔ معبود

نیکو مولود و نیک طالع مولود

گویی محمود بود بیش ز مسعود؟

نی‌نی مسعود هست بیش ز محمود

سعدی

مطرب مجلس بساز زمزمهٔ عود

خادم ایوان بسوز مجمرهٔ عود

قرعهٔ همت برآمد آیت رحمت

یار درآمد ز در به طالع مسعود

دوست به دنیا و آخرت نتوان داد

[...]

یغمای جندقی

جزع یمانش شد از شبه گهر آمود

دیده نم آرد چو گشت خانه پر از دود

گفتمش از خط جمال حسن بکاهد

روشنی ماه در سواد شب افزود

جام سفالینه هست و کنج خرابات

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از یغمای جندقی
قاآنی

طالع مسعود چیست طلعت محمود

شکر که تنها مراست طالع مسعود

چند دهی زاهدا به خلد فریبم

طلعت محمود به ز جنت موعود

ما به تو مستظهریم از همه عالم

[...]

نیر تبریزی

ساقی مجلس گشود زلف سمن سود

مجلسیان پر کنید دامن مقصود

حسن تو روز رخ ایاز سیه کرد

مژده برای باد صبحگاه بمعمود

چشم زلیخا گر اینجمال به بند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نیر تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه