از تو نتابم رخ ای نگار بمعبود
گر چو خلیلم بری بآتش نمرود
طلعت زیبا گر این بود که تو داری
قیمت یوسف کم از دراهم معدود
خواجه دهی پند من ز عشق وی اما
می نتوان گفت ترک عادت معهود
داغ فراقم گشود دیده دلا باش
تا دگر آید بدست دامن مقصود
جان بلب آمد فدای چشم تو ساقی
آبحیاتی از آندهان می آلود
برخی پروانه ام که تا بر معشوق
بال و پرِ خویشتن ، نسوخت نیاسود
فکر دگر کن دلا که نوش لب یار
قوّت صبر من ار نکاست نیفزود
شمع وجودم گداخت غیرت اغیار
کاش تو بودی و هر چه غیر تو مفقود
خاک سر کوی تست کعبۀ دلها
زاهد بیچاره راه بیهده پیمود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل از عطار یا حافظ (به احتمال زیاد)، درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر در این شعر به زیبایی و ارزش معشوق خود میپردازد و اعلام میکند که زیبایی او فراتر از هر چیزی است. او به داغ فراق و درد جدایی اشاره میکند و از عشقش میگوید که جانش را فدای چشمهای معشوق میکند. شاعر به ترس و تنهایی ناشی از این عشق اشاره کرده و از زهدکامان و کسانی که در جستجوی معنای حقیقی زندگی هستند انتقاد میکند. او سرانجام میگوید که عشق و محبت نسبت به معشوق ارزشمندتر از هر چیزی است و وجودش بدون او بیمعناست.
هوش مصنوعی: من از چهره تو دور نخواهم شد، ای محبوب، حتی اگر مانند خلیل (ابراهیم) به آتش نمرود (ستمگر) افکنده شوم.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی چهرهات اینچنین است، پس ارزش یوسف کمتر از چند سکه نخواهد بود.
هوش مصنوعی: دوست من، در مورد عشق او نصیحتی به تو میکنم، اما نمیتوان گفت که به راحتی میتوان عادتهای همیشگی را ترک کرد.
هوش مصنوعی: آتش دلخوری و دوری من باعث شده است که چشمانم پر از اشک شود. ای دل، صبر کن تا زمانی فرا برسد که به هدفم برسم.
هوش مصنوعی: جان من فدای چشمان تو باد، ای ساقی! آبی از نوشیدنی تو به سرم میرساند که مرا مست و مدهوش میکند.
هوش مصنوعی: برخی مانند پروانهای هستند که برای معشوق خود جان و دلشان را فدای عشق میکنند و هرگز از این عشق خسته نمیشوند.
هوش مصنوعی: دل پاکت را تغییر بده، زیرا لذتهای شیرین محبوب، اگر هم صبر مرا کاهش ندهد، به آن نمیافزاید.
هوش مصنوعی: وجود من به شدت تحت تأثیر حسادت دیگران قرار گرفته است. ای کاش تو در کنارم بودی و هر چیز دیگری که غیر از توست، ناپدید میشد.
هوش مصنوعی: خاک سر کوی تو، مکانی مقدس برای دلهاست؛ زاهد بیچاره راهی بیهدف را طی کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بار خدای جهان خلیفهٔ معبود
نیکو مولود و نیک طالع مولود
گویی محمود بود بیش ز مسعود؟
نینی مسعود هست بیش ز محمود
مطرب مجلس بساز زمزمهٔ عود
خادم ایوان بسوز مجمرهٔ عود
قرعهٔ همت برآمد آیت رحمت
یار درآمد ز در به طالع مسعود
دوست به دنیا و آخرت نتوان داد
[...]
جزع یمانش شد از شبه گهر آمود
دیده نم آرد چو گشت خانه پر از دود
گفتمش از خط جمال حسن بکاهد
روشنی ماه در سواد شب افزود
جام سفالینه هست و کنج خرابات
[...]
طالع مسعود چیست طلعت محمود
شکر که تنها مراست طالع مسعود
چند دهی زاهدا به خلد فریبم
طلعت محمود به ز جنت موعود
ما به تو مستظهریم از همه عالم
[...]
ساقی مجلس گشود زلف سمن سود
مجلسیان پر کنید دامن مقصود
حسن تو روز رخ ایاز سیه کرد
مژده برای باد صبحگاه بمعمود
چشم زلیخا گر اینجمال به بند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.