عالم چو سراب است، طلب کن تو سر آبی
می نوش که خوشتر ز سراب است شرابی
هست از قلم صنع خدا بهر تأمل
خط بر خد ساقی به سوی بنده کتابی
از چنگ مده هشت بهشتی که نهفته
در پردهٔ عشاق همیگفت ربابی
نردی و کتابی و حریفی و مقامی
رودی و سرودی و شرابی و کبابی
آبی شدم از خشکی زاهد که خوش آمد
چون مردم چشمم به نظر گوشهٔ آبی
ما را که براندند چو گرد از در مسجد
خاک در میخانه به است از همه بابی
گفتند به ابرو و شنیدند به دیده
پیوسته چنین رفت سؤالی و جوابی
میگفت که خاک در ما گرد چو ناصر
عالیتر از این کس نشنیده است خطابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به تمثیل و تصاویری از جهان و زندگی اشاره دارد. شاعر با مقایسه عالم به سراب، انسان را به جستجوی حقیقت (آب واقعی) دعوت میکند و بر لذت و خوشیهای زندگی تأکید میکند. او از آفرینش الهی بهعنوان کتابی یاد میکند که معرفت را به بنده میآموزد. همچنین به زیباییهای عشق و لذتهای دنیوی نظیر شراب و موسیقی اشاره میکند. شاعر به محدودیتهای زاهدان و خشکمغزها نقد میکند و میگوید که تجربههای عمیقتری در کنار عشق و دوستان به دست میآید. در نهایت، او به ملامت اهل تقوی و دعوت به آزادی و شادی در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: دنیا مانند سراب است و تنها ظاهر زیبایی دارد. در این میان، بهتر است تو به دنبال چیزی واقعی و خوشایندتر باشی که ارزش بیشتری دارد و درک درستی از آن میتوانی پیدا کنی، نه تنها ظواهر فریبنده.
هوش مصنوعی: خداوند با دقت و هنرمندی خویش، نشانههایی از خود را در دنیا به جا گذاشته است. این نشانهها مانند کتابی هستند که ساقی (نوشیدنیدهنده) به سوی بندگانش میآورد تا آنها به تفکر و اندیشه در آنها بپردازند.
هوش مصنوعی: از دستان کسی که در آغوش عشق است، هشت بهشتی را نگیرید که در پنهان، در دل عاشقان، نغمهای میسراید.
هوش مصنوعی: در زندگی هر فرد، تجربهها و لذایذ مختلفی وجود دارد؛ از بازی و تفریح، مطالعه و یادگیری، دوستی و روابط، تا لحظات شاد و شیرین، مانند نوشیدن شراب و لذت بردن از غذاهای خوشمزه.
هوش مصنوعی: من از زندگی خشک و بیروح زاهد خسته شدهام و حالا به آبی بودن و زیبایی آن مشتاقم، زیرا که در چشمم نمایی از آب دیده میشود که آرامش و شادی را به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: کسانی که ما را از خود راندند و مانند گرد و غبار از در مسجد دور شدند، حالا ما در میخانه و در جمع دوستانی قرار داریم که برای ما بهتر و دلپذیرتر است.
هوش مصنوعی: گفتند که ابرو به چیست و جواب شنیدند از آنچه دیده میشود، همیشه اینگونه است که سوال و پاسخ به هم وصلند.
هوش مصنوعی: به او میگفتند که ما خاکی هستیم و در حقیقت چیزی بیشتر از این نمیتوان گفت، چون هیچ کس عظمتمندتر از ناصر را نشنیده است که چنین سخنی بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ماه اگر باز بر این شکل بتابی
ما را و جهان را تو در این خانه نیابی
چون کوه احد آب شد از شرم عقیقت
چه نادره گر آب شود مردم آبی
از عقل دو صدپر دو سه پر بیش نماندهست
[...]
ای حسن خط از دفتر اخلاق تو بابی
شیرینی از اوصاف تو حرفی ز کتابی
از بوی تو در تاب شود آهوی مشکین
گر باز کنند از شکن زلف تو تابی
بر دیده صاحب نظران خواب ببستی
[...]
ای روضه ی رضوان ز سر کوی تو بابی
وی چشمه ی کوثر ز لب لعل تو آبی
شبهاست که از حسرت روی تو نیاید
در دیده ی بیدار من دلشده خوابی
مرغ دلم افتاد بدام سر زلفت
[...]
در خیل تو گشتیم، بسی از همه بابی
کردیم سوال و نشنیدیم جوابی
خوردیم بسی خون و ندیدیم کسی را
جز دیده که ما را مددی کرد به آبی
من نگذرم از خاک درت خاک من اینجاست
[...]
ای بر سمن از سنبل تر بسته نقابی
در گردن جان هر خم زلف تو طنابی
تو تاب نظر ناری و من طاقت دیدار
ای کاش ببندی به رخ خویش نقابی
ای از پس عمری بر ما آمده تا چند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.