گنجور

 
سیدای نسفی

ز چشمم قمریان دارند تعلیم پریدن‌ها

ز شمشاد تو سرو بوستان‌ها قد کشیدن‌ها

به داغ لاله‌زارم می‌زنی آتش چه ظلم است این

به پا بستن حنا و سرمه بر نرگس کشیدن‌ها

تغافل، خانه‌زاد گوشه چشمان فتانت

غلام حلقه در گوشت، سخن‌ها ناشنیدن‌ها

تردد کرده کرده عاقبت از خویشتن رفتم

ز پا چون نقش پا افتادم آخر از دویدن‌ها

سرانگشت از ندامت چون سر مسواک می‌سازم

به یادم چون رسد گهواره و پستان مکیدن‌ها

ز جانان می‌رسد ای سیدا امروز مکتوبی

کبوتروار چشمم دارد انداز پریدن‌ها

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
محتشم کاشانی

به صد اندیشه افکند امشبم آن تیز دیدن‌ها

در اثنای نگاه تیز تیز آن لب گزیدن‌ها

ز بس برجستنم در رقص دارد چون سپند امشب

به سویم گرم از شست آن ناوک رسیدن‌ها

زبان زینهار افتد ز کار از بس که آید خوش

[...]

صائب تبریزی

مباش ای رهنورد عشق نومید از تپیدن‌ها

که در آخر به جایی می‌رسد از خود رمیدن‌ها

عنان نفس را بگذار چندی تا به راه آید

که از خامی برآرد اسب سرکش را دویدن‌ها

ظهور پختگی با خویش دارد حجت قاطع

[...]

سیدای نسفی

گرفتم گوشه‌ای امروز از درها دویدن‌ها

کمان حلقه شد پشت عصایم از خمیدن‌ها

چو گل از سفره ارباب دولت خون دل خوردم

نصیب من نشد چون غنچه غیر از لب گزیدن‌ها

قناعت پیشگان لب تر نمی‌سازند از دریا

[...]

جویای تبریزی

چسان عنقا کند با هوشم آهنگ پریدن‌ها

که ریزد سستی پرواز او رنگ تپیدن‌ها

به عزم چیدن گل تا خرامت گلشن‌آرا شد

بود از شوق دستت غنچه دلتنگ نچیدن‌ها

نمی‌زیبد تواضع از تو با این قامت رعنا

[...]

بیدل دهلوی

چو اشک، آن کس که می‌چیند گلِ عیش از تپیدن‌ها

بود دلتنگ اگر گوهر شود از آرمیدن‌ها

ز بس عام است در وحشت‌سرای دهر بی‌تابی

دلِ هر ذره دارد در قفس چندین تپیدن‌ها

مجو آوازهٔ شهرت ز آهنگِ سبک‌روحان

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه