گنجور

 
سیدای نسفی

دلم در سینه باشد در تنوری مرغ بریانی

سرم در جیب گردد گردبادی در بیابانی

چو گل غلتیده ام در خون ز فکر جامه گلگونی

گریبان چاکم از دست نگار پاکدامانی

به پشت بام آن لیلی جبین مهتاب مجنون

سر کو باشد از زنجیرمویان سنبلستانی

به مغز استخوانم سبز شد از بس که پیکانش

مرا گردیده چاک سینه از تیرش خیابانی

ز دیوان بوستانی کرده بر پا معنی بکرم

بود هر نخل مصراعش عروس نارپستای

ز خوان اهل دنیاتر نکرده دستم انگشتی

قناعت کرده ام همچون مه نو با لب نانی

ز عریانی سرم را در کنار آورده زانویم

مرا از پیرهن باشد گریبانی و دامانی

کشم از خوان خود شرمندگی و عذر پیش آرم

به سر وقتم اگر سازد گذر ناگاه مهمانی

در آغوش پدر ای سیدا دارم لب خشکی

مرا زادست مادر در چه وقتی در چه دورانی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
منوچهری

بزن ای ترک آهو چشم آهو از سر تیری

که باغ و راغ و کوه و دشت پر ماهست و پرشعری

یکی چون خیمهٔ خاقان، دوم چون خرگه خاتون

سیم چون حجرهٔ قیصر، چهارم قبهٔ کسری

گل زرد و گل خیری و بید و باد شبگیری

[...]

قطران تبریزی

فکندی بر گل از عنبر هزاران حلقه و چنبر

بزیر هر یک از عمدا یکی جادوستان کردی

مشاهدهٔ ۲۰ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
میبدی

گر از میدان شهوانی سوی ایوان عقل آیی

چو کیوان در زمان خود را به هفتم آسمان بینی‌

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از میبدی
سعدالدین وراوینی

بمیر، ای دوست، پیش از مرگ، اگرمی زندگی خواهی

که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه