جانب ما دیده را وا کرده پوشیدن چرا
آشنایی کردن و بیگانه گردیدن چرا
چرخ را در ناله آرد تیر آه خستگان
از نظر افتادگان را دیر پرسیدن چرا
سرمه بیگانه را در چشم خود جا داده یی
اینقدر از آشنایی دور گردیدن چرا
خفتگان خاک را یاد رقیبان داغ کرد
دوستان از یکدگر بیهوده رنجیدن چرا
استماع صد سخن از خار چون گل می کنی
یک سخن از عندلیب خویش نشنیدن چرا
از غم موی میان نازک او سیدا
سنبل آسا اینقدر بر خویش پیچیدن چرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تفکرات و احساسات عمیق خود درباره روابط انسانی و جداییها اشاره میکند. او از پیوندهای ناکام و فاصلههای غیرضروری میان انسانها گلایه دارد و از بیتوجهی به نزدیکان و دوستان شکایت میکند. سوالاتی را مطرح میکند که چرا باید از یکدیگر دور شویم، چرا بیتوجهی کنیم و به جای نزدیک شدن به هم، به بیگانگان و غمها توجه کنیم. شاعر از فردی خاص نیز یاد میکند و از دلتنگی برای او صحبت میکند، به این معنی که گاهی اوقات ما به رابطههای زیبا بیتوجهی کرده و خود را در رنجهای بیمورد غرق میکنیم. در نهایت، او به تأمل در مورد عشق و دوستی و اهمیت آنها میپردازد.
هوش مصنوعی: چرا وقتی که به ما نگاه میکنی چشمانت را میپوشانی؟ چرا باید با آشنا شدن، به بیگانه تبدیل شوی؟
هوش مصنوعی: سرنوشت و زمان به کسانی که در زحمت و فراق هستند، توجهی نمیکند و نالههای آنان در فضا طنین انداز میشود. این دردی است که وقت به درستی درک نمیشود و از نگاه کسانی که در حال افسردگی و ناامیدیاند، به سادگی نادیده گرفته میشود.
هوش مصنوعی: چرا آنقدر از دوستان و آشنایان دور شدهای که به دیگران اجازه دادهای در وجودت نفوذ کنند و جایی برای آنها باز کنی؟
هوش مصنوعی: خواب آلودگان در خاک، به یاد رقیبان خود ناراحت و مضطرب شدهاند. حال آنکه دوستان چرا باید بیدلیل یکدیگر را آزار دهند؟
هوش مصنوعی: تو به هزاران سخن بیارزش گوش میدهی، اما چرا یک کلام شیرین و دلنشین از پرنده مورد علاقهات را نمیشنوی؟
هوش مصنوعی: از نگرانی و دلتنگی به خاطر موی نازک او، چرا اینقدر خود را به زحمت میافکنم و در پیچیدگی غم فرو میروم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه عالمسوز را در سینه دزدیدن چرا؟
برق را پیراهن فانوس پوشیدن چرا
در میان رفته و آینده داری یک نفس
اینقدر هنگامه بر یک دم فرو چیدن چرا
جامه ای کز تن نروید، رزق مقراض فناست
[...]
باغبان از ما در گلزار بندیدن چرا؟
جان گرفتن بهر یک نظاره نادیدن چرا؟
با نگاهی قتل من کردی و رفتی جان من
کام خود از خون من دیدی و رنجیدن چرا؟
لشکر مژگان مکش بر کشتگان ناز خود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.