پیغام چشم من به عزیزان که می برد
این نامه را به مصر ز کنعان که می برد
بی بال و پر به کنج قفس اوفتاده ام
این عندلیب را به گلستان که می برد
دارالشفاست صحبت یاران هوشمند
درد مرا به پیش طبیبان که می برد
ای گردباد ما و تو از یک خرابه ایم
بر گو تو را به سوی بیابان که می برد
یاد لب تو از دل من گم نمی شود
این لعل را به کوه بدخشان که می برد
همراه بوالهوس مشو ای جنگ جو سوار
تا مرد را گرفته به میدان که می برد
آب حیات را به سکندر نداد خضر
کام دل از خط لبت ای جان که می برد
دارم هوای کعبه به پای پرآبله
این مژده را به خار مغیلان که می برد
برهم زدم چو زلف به کف آنچه داشتم
با دوستان حدیث پریشان که می برد
پیش بخیل بید بود و نخل میوه دار
چوب عصا ز پنجه دوران که می برد
در شیشه خانه آئینه را نیست اعتبار
گل را ز گلفروش به بستان که می برد
جز خوان آسمان که بود قرص او تمام
نان درست پهلوی مهمان که می برد
آتش زند به خصم سخنهای گرم من
این شعله را به جان نیستان که می برد
نیکوست وصل طوطی آئینه سیدا
ما را به بزم میر سخندان که می برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات نویسنده و غم و شوق عاشقانهاش میپردازد. او از نزدیکی به عزیزان و عشقش صحبت میکند و آرزو دارد که پیغامش به آنها برسد. شاعر در حال گذر از مشکلات و دردهایی است که در دل دارد و به یاد لب معشوقهاش افتاده است. همچنین به یادآوری ارزش دوستی و محبت میپردازد و از نیکیهای زندگی و خوشیهای آن نیز سخن میگوید. در نهایت، او به دلتنگی و امید به وصال معشوق اشاره دارد و احساساتش را به زیبایی در قالب شعر بیان کرده است.
هوش مصنوعی: چشم من پیامی دارد برای عزیزانم که این نامه را به مصر میبرد، همانطور که از کنعان میبرد.
هوش مصنوعی: من بدون توان پرواز در گوشه قفس گرفتار شدهام و این پرنده خوشصدا را به باغ گل میبرند.
هوش مصنوعی: محل آرامش و درمان، گفتوگو با دوستان باهوش است، که درد من را به پزشکان میبرد.
هوش مصنوعی: ای گردباد، ما هر دو از یک ویرانهایم. بیا و مرا به سوی بیابان ببر که میروی.
هوش مصنوعی: یاد لب تو هیچ وقت از خاطر من نمیرود، مانند اینکه این سنگ قیمتی را نمیتوان به کوه بدخشان منتقل کرد.
هوش مصنوعی: ای جنگجوی سوار، با انسانهای بیهدفی که تنها به لذتهای زودگذر فکر میکنند، همراه نشو؛ زیرا آنها در میدان نبرد، مردان واقعی را به خود میکشند و از آنها بهرهبرداری میکنند.
هوش مصنوعی: خضر به سکندر آب حیات نداد، اما لبهای تو غذایی است که دل را شاد میکند و جان را تسخیر میکند.
هوش مصنوعی: دارم آرزوی رفتن به کعبه، در حالی که پایم را زخم کردهام. این خبر خوش را به خارهای مغیلان میدهم که مسیر را برایم میپیماید.
هوش مصنوعی: موهایم را به هم ریختم و هر آنچه در دل داشتم با دوستانم در میان گذاشتم، و صحبتهایم سرشار از آشفتگی و پریشانی بود.
هوش مصنوعی: در حضور شخصی که حسودی و کینهتوز است، درخت بید و نخل میوهدار چوب عصا میشود و تأثیرات زمان او را تحت فشار قرار میدهد.
هوش مصنوعی: در شیشه خانه، به آئینه اهمیتی داده نمیشود. گل را از گلفروش نمیتوان در باغ پیدا کرد چون او آن را میبرد.
هوش مصنوعی: غیر از سفره آسمان که نان کاملش را به مهمان میدهد، چیز دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر دشمنانم با سخنان گرم و آتشین من بسوزند، این شعله را به جان کسی که نمیخواهد ببیند، منتقل نکنید؛ چون این آتش را میبرد.
هوش مصنوعی: خوشایند است که طوطی و آینه ما را به میهمانی سخندان دعوت کنند، جایی که دلها شاد و لبخندها بر لبهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیغام بلبلان بگلستان که می برد
و احوال درد من سوی درمان که می برد
یعقوب را ز مصر که می آوردم پیام
یازو خبر بیوسف کنعان که می برد
ما را خیال دوست بفریاد می رسد
[...]
احوال درد ما بر درمان که میبرد؟
وین تشنه را به چشمه حیوان که میبرد؟
غرقم در آب دیده گریان و خون دل
وین ماجرا بدان گل خندان که میبرد؟
ما ذرهایم در خم چوگان زلف دوست
[...]
از من خبر به جانب جانان که میبرد
پیغام عندلیب به بستان که میبرد
یعقوب را دو دیده ز بس گریه تیره گشت
آخر خبر به یوسف کنعان که میبرد
چون آدم از بهشت برون اوفتادهام
[...]
هشیار را به مجلس مستان که میبرد
از بهر عیب خویش نگهبان که میبرد
چندین نگاه حسرت و خمیازه دریغ
از زخم و داغ من به نمکدان که میبرد
چون دست جوهری شده پایم ز آبله
[...]
با تیغبازی مژهات جان که میبرد؟
از چنگ کفر زلف تو، ایمان که میبرد؟
بر کف نهادهام دل صد چاک خویش را
این شانه را به زلف پریشان که میبرد؟
مشکل کشد دلش به سر کوی عاشقان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.