پیغام بلبلان بگلستان که می برد
و احوال درد من سوی درمان که می برد
یعقوب را ز مصر که می آورد پیام
یازو خبر بیوسف کنعان که می برد
ما را خیال دوست بفریاد می رسد
ورنی شب فراق بپایان که می برد
مشتاق کعبه گر نکشد رنج بادیه
چندین جفای خار مغیلان که می برد
گه گاه اگر نه بنده نوازی کند نسیم
از ما خبر بملک خراسان که می برد
از بلبلان بیدل شوریده آگهی
جز باد صبحدم بگلستان که می برد
گفتم مکن که باز نمایم بطعنه گفت
یرغو نگر بحضرت قاآن که می برد
در خورد خدمتش چو ندارم بضاعتی
جان ضعیف هست بجانان که می برد
خواجو اگر چه بیش نخیزد ز دست تو
پای ملخ بنزد سلیمان که می برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
احوال درد ما بر درمان که میبرد؟
وین تشنه را به چشمه حیوان که میبرد؟
غرقم در آب دیده گریان و خون دل
وین ماجرا بدان گل خندان که میبرد؟
ما ذرهایم در خم چوگان زلف دوست
[...]
از من خبر به جانب جانان که میبرد
پیغام عندلیب به بستان که میبرد
یعقوب را دو دیده ز بس گریه تیره گشت
آخر خبر به یوسف کنعان که میبرد
چون آدم از بهشت برون اوفتادهام
[...]
هشیار را به مجلس مستان که میبرد
از بهر عیب خویش نگهبان که میبرد
چندین نگاه حسرت و خمیازه دریغ
از زخم و داغ من به نمکدان که میبرد
چون دست جوهری شده پایم ز آبله
[...]
پیغام چشم من به عزیزان که می برد
این نامه را به مصر ز کنعان که می برد
بی بال و پر به کنج قفس اوفتاده ام
این عندلیب را به گلستان که می برد
دارالشفاست صحبت یاران هوشمند
[...]
با تیغبازی مژهات جان که میبرد؟
از چنگ کفر زلف تو، ایمان که میبرد؟
بر کف نهادهام دل صد چاک خویش را
این شانه را به زلف پریشان که میبرد؟
مشکل کشد دلش به سر کوی عاشقان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.