و اما أنس عبارت است از اشتغال دل به ملاحظه محبوب، و محو شدن آن در شادی قرب، و مشاهده حضور، و نظر به مطالعه جمال بدون التفات به دیگری و أنس، گاهی خالی از جمیع آلام است و گاهی مخلوط به اضطراب شوق می شود، زیرا دانستی که وصول به درک منتهای جمال الهی محال است پس اگر صاحب أنس، شوق اطلاع بر منتهای جمال از پس پرده های غیب بردل او غالب شود و به قصور خود ملتفت گردد و نفس او متزلزل شود و آتش شوق او به هیجان آید زمانی مقارن الم خوف می گردد، زیرا که چون نظر به صفات جلال و عزت افکند و استغنا و بی نیازی ذوالجلال را ملتفت گردد بیم راندن و زوال مشاهده از برای او حاصل می شود.
پس اگر انس غالب شود و از ملاحظه آنچه به آن نرسیده غافل گردد تا از شوق به آن خالی ماند و به خطر راندن ملتفت نشود، در این وقت، لذت و بهجت او عظیم، و طالب عزلت و خلوت و تنهایی می گردد بلکه بدترین چیزها در نزد او چیزی است که او را از تنهایی باز دارد همچنان که موسی چون خدا با او سخن گفت و کلام خدا را شنید مدتی مدید کلام هر مخلوقی را که می شنید بیهوش می شد والد مرحوم حقیر در کتاب «جامع السعادات» از أبو حامد غزالی نقل کرده که «چون انس دوامی به هم رساند و مستحکم شود و «قلق شوق، و خوف بعد او را مشوش و مضطرب نگرداند باعث نوع نازی و انبساطی با خدا می شود و گاه باشد که در عالم انبساط و ناز، افعالی و اقوالی صادر شود که در ظاهر خوب نباشد و منکر باشد، و لیکن آن را از کسانی که به مقام انس رسیده باشد متحمل می شوند اما کسی که به آن مقام نرسیده باشد و خود را شبیه به صاحب آن مقام کند هلاک و مشرف به کفر می شود.
چون تحمل امثال آن از هر بی سر و پایی نمی شود بلکه باید کسی باشد که مستغرق مقام انس باشد» چنانچه از برخ اسود منقول است که «هفت سال در بنی اسرائیل قحط شد، موسی با هفتاد هزار نفر به طلب باران بیرون شد خداوند عالم وحی فرستاد که چگونه دعای ایشان را مستجاب کنم و حال آنکه ظلمت گناهان، ایشان را فروگرفته و باطنهای ایشان خبیث شده؟ و رجوع کن به یکی از بندگان من که او را «برخ» گویند بگو: سوال کند تا من اجابت کنم.
موسی علیه السلام از احوال او پرسید، کسی نشان نداد روزی در راهی بنده سیاهی را دید که می آید شمله پشمینه به خود پیچیده و پیشانی او از اثر سجود، خاک آلوده است، موسی علیه السلام به نور نبوت او را شناخت و بر او سلام کرد و نام وی را پرسید گفت: منم برخ موسی گفت مدتی است تو را می طلبم بیا از برای ما طلب باران کن پس برخ بیرون رفت و با خدا آغاز تکلم کرد که الهی این موافق کردار تو نیست و مقتضای حلم و حکمت تو نه نمی دانم چه روی داده است تو را آیا ابرها از فرمان تو سرپیچیده اند یا بادها از اطاعت تو بیرون رفته اند یا بارانهای تو تمام شده یا غضب تو گناهکاران را فرو گرفته آیا تو آمرزنده نیستی؟ پیش از خلق خطا کاران رحمت خود را خلق کردی و به عفو امر فرمودی آیا شتاب در عذاب می کنی می ترسی بعد قدرت نداشته باشی؟ هنوز دعای او تمام نشده بود که باران بر بنی اسرائیل فرو ریخت و در نصف روز، گیاهها چنان سبز شدند که سواره را می پوشانیدند پس برخ برگشت و به موسی برخورد و گفت: چگونه با خدا مباحثه کردم موسی قصد او کرد خطاب الهی رسید که «ای موسی برخ روزی چندین بار ما را می خنداند» و از این قبیل بود آنچه موسی عرض کرد که «ان هی إلا فتنتک» و در وقتی که امر شد به جانب فرعون رود از راه شکفتگی و انبساط تعلل کرد و عذر آورد و گفت: «فأخاف ان یقتلون» و گفت «و یضیق صدری» دلتنگ می شوم» و این رفتار از غیر موسی خلاف ادب بود، زیرا آنچه از مثل او شایسته است از دیگری نیست.
ببین که از یونس پیغمبر علیه السلام کمتر از این را متحمل نشدند به اندک خلاف ادبی او را در شکم ماهی محبوس فرمودند و خطاب به سید المرسلین کردند که «فاصبر لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت» یعنی «به حکم پروردگار، صابر باش و مانند یونس مباش» و این اختلافات به جهت اختلاف مقامات و احوال، و به سبب تفاوت مراتب و درجات است «و لقد فضلنا بعض النبیین علی بعض» یعنی «بعضی از پیغمبران را بر بعضی تفضیل فرمودیم» نمی بینی که عیسی بن مریم علیه السلام در مقام ناز و انبساط بر خود سلام می فرستد و می گوید: «و السلام علی یوم ولدت و یوم أموت و یوم أبعث حیا» یعنی «سلام خدا بر من باد روزی که متولد شدم و روزی که می میرم و روزی که زنده خواهم شد» و چون یحیی به این مقام نرسیده بود ساکت شد تا خدا بر او سلام فرستاد و فرمود: «و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا».
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، مسئله "أنس" به عنوان وابستگی قلب به محبوب مورد بررسی قرار میگیرد. این حالت، سبب خوشحالی و شوری در نزد قرب خداوند و مشاهده زیباییهای الهی میشود، هرچند که ممکن است مملو از شوق و اضطراب نیز باشد. وقتی انسان به شدت متمایل به این حالت باشد، خطر فراموشی آنچه نمیتواند به آن دست یابد، وجود دارد که میتواند منجر به نگرانی و اضطراب شود.
اگر فرد در این حالت غرق شود و از نداشتن برخی کمالات غافل گردد، لذت و شادی عمیقی را تجربه میکند و تمایل به خلوت و تنهایی پیدا میکند. داستان موسی و "برخ" نیز مثال میزند که چگونه دعای یک بندۀ خاص میتواند به بارش باران منجر شود. این وضعیت نشاندهندۀ مقامهای مختلف انبیاء است و نشان میدهد که تفاوت در واکنش و رفتار آنها به دلیل مراتب و حالات متفاوتشان است. به عنوان مثال، عیسی بن مریم در حالتی از انبساط برای خود سلام میفرستد، در حالی که یحیی در این مقام قرار ندارد. این تفاوتها به یادآوری موقعیتهای متفاوت انبیاء و ضرورت ادب در این مقامات اشاره دارد.
هوش مصنوعی: انس به معنای دل سپردن به محبوب و غرق شدن در شادی نزدیکی و مشاهده جمال اوست. این حالت میتواند خالی از هرگونه درد و رنج باشد یا گاهی با اضطراب شوق همراه شود. زیرا رسیدن به درک کامل زیباییهای الهی غیرممکن است. بنابراین، اگر شخصی که در حال انس است، شوق شناخت جمال الهی در دلش خانه کند و به نقص خود پی ببرد، دچار تزلزل میشود و آتش شوقش شعلهور شده و گاهی ترس و وحشتی نیز به سراغش میآید. این ترس به دلیل توجه به صفات جلال و عظمت خداوند و احساس بینیازی اوست که موجب نگرانی از دست دادن آن مشاهده میشود.
هوش مصنوعی: اگر فردی به مرحلهای از انس و نزدیکی با خدا برسد و از آنچه به آن نرسیده غافل شود، در این صورت از شوق و خوشحالی بسیار برخوردار خواهد شد و به تنهایی و انزوا تمایل پیدا میکند. برای او، هر چیزی که او را از این تنهایی بیرون کند، ناخوشایند خواهد بود. مانند موسی که وقتی خدا با او صحبت کرد، هرگاه صدای دیگر مخلوقان را میشنید به شدت تحت تأثیر قرار میگرفت. در کتاب «جامع السعادات» آمده است که وقتی انس عمیق و پایداری ایجاد میشود و انسان از نگرانیهای ناشی از شوق و ترس دور میشود، به نوعی شادی و راحتی با خدا دست خواهد یافت. در چنین حالتی، ممکن است اعمال و گفتارهایی از او سر بزند که در ظاهر نامناسب به نظر برسد، اما افرادی که به این مقام نزدیک شدهاند، آن را میپذیرند. در حالی که کسی که به این مرحله نرسیده و میخواهد به جای او رفتار کند، ممکن است به خطر بیفتد و دچار گمراهی شود.
هوش مصنوعی: تحمل چنین وضعیتی برای هر کسی ممکن نیست و نیاز است که فردی باشد که در مقام نزدیکی به خدا و انس با او باشد. به عنوان مثال، در روایت آمده است که در زمان بنی اسرائیل، به مدت هفت سال قحطی فراگیر شد و موسی همراه با هفتاد هزار نفر برای درخواست باران به دعا بیرون رفت. در این هنگام، خداوند وحی نازل کرد که چگونه دعای آنها را اجابت کند، با این حال که گناهان آنها موجب تاریکی حالشان شده بود. به او اشاره شد که به یکی از بندگان خدا به نام «برخ» مراجعه کند و او را بپیچد تا دعا کند و من اجابتش کنم.
هوش مصنوعی: موسی علیه السلام از اوضاع یکی پرسید، اما کسی پاسخی نداد. روزی در راه بندهی سیاهپوستی را دید که پیراهن پشمی بر تن داشت و پیشانیاش به خاطر سجده خاکی بود. موسی علیه السلام به نور نبوت او را شناخت و به او سلام کرد و نامش را پرسید. او گفت: "منم." موسی گفت: "مدتی است که تو را میطلبم، بیایید برای ما دعا کنید تا باران ببارد." پس آن فرد خارج شد و با خدا سخن گفت و گفت: "ای خدا، این وضعیت با کردار تو سازگار نیست. آیا ابرها از فرمان تو سرپیچی کردهاند؟ آیا بادها از اطاعت تو خارج شدهاند؟ یا بارانها تمام شدهاند؟ یا خشم تو گناهکاران را فرا گرفته است؟ آیا تو آمرزنده نیستی؟ پیش از خلقت خطاکاران رحمت خود را خلق کردی و به عفو دستور دادی. آیا شتاب به عذاب میکنی که میترسی بعد از آن قدرت نداشته باشی؟" هنوز دعایش به پایان نرسیده بود که باران بر بنی اسرائیل بارید و گیاهان چنان سبز شدند که سواره را پوشاندند. پس آن فرد برگشت و با موسی برخورد کرد و گفت: "چگونه با خدا صحبت کردم." موسی به او نزدیک شد و پیغام خدا رسید که: "ای موسی، روزی چند ما را میخنداند." آنچه موسی گفت این بود که "این فقط ز خویش توست." و زمانی که مأمور شد به سمت فرعون برود، به علت شک و تردید تعلل کرد و عذر آورد که "میترسم مرا بکشند" و گفت: "دل من تنگ میشود." این رفتار از موسی خلاف ادب بود، زیرا آنچه از کسی مانند او انتظار میرود، از دیگران شایسته نیست.
هوش مصنوعی: یونس پیامبر، در اثر کمترین لغزشش، به مدت طولانی در شکم ماهی حبس شد و خداوند به پیامبر بزرگ، محمد (ص)، فرمود که صبر کند و مانند یونس نباشد. این نشان میدهد که تناسب میان مقامات و حالاتی که پیامبران در آن هستند، کاملاً متفاوت است و برخی پیامبران از برخی دیگر برتر و ممتازند. به عنوان مثال، عیسی بن مریم در مقام آرامش و سرور، سلامی بر خود میفرستد و میگوید: «سلام بر من در روز تولدم، روز مرگم و روز زنده شدنم». در حالی که یحیی به این مقام نرسید و سکوت کرد تا خداوند خود بر او سلام فرستاد و گفت: «سلام بر او در روز تولدش، روز مرگش و روز زنده شدنش».
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.