نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس
خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس
پرها بر هم زند یعنی دریغا خواجهام
روزگار نازنین را میدهد بر آنموس
در خروش است آن خروس و تو همی در خواب خوش
نام او را طیر خوانی نام خود را اثربوس
آن خروسی که تو را دعوت کند سوی خدا
او به صورت مرغ باشد در حقیقات انگلوس
من غلام آن خروسم کو چنین پندی دهد
خاک پای او به آید از سر واسیلیوس
گرد کفش خاک پای مصطفی را سرمه ساز
تا نباشی روز حشر از جمله کالویروس
رو شریعت را گزین و امر حق را پاس دار
گر عرب باشی وگر ترک وگر سراکنوس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای خداوندی که کمتر بنده در فرمان تو
آسمان ابلق است و روزگار آبنوس
گشته قدرت را سر گردون گردان پایمال
کرده دستت را لب خورشید رخشان دستبوس
خاک طوس از نعل یک ران تو باشد پر هلال
[...]
زان جسارتها که در ملک خراسان کرد روس
بر مزار فائض الانوار شاه ارض طوس
گرچه نبود نقص یزدان جنگ نمرود عبوس
لیک ننمایی تلافی گر از آن قوم مجوس
اندک اندک زین بهانه سوی قزوین کرد روی
وحشیانهجیشروس
در شمال ملک ما افتاد ز ایشان های و هوی
ایدرپغوایفسوس
درخراسان هم در آن هنگامه روس خیرهپوی
[...]
خود تو می دانی نیم از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پای بوس
یا رسانم چرخ ریسی را به چرخ آبنوس
من نمی گویم توئی درگاه هیجا همچو طوس
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.