بخش ۱۲۶ - مفتون شدن قاضی بر زن جوحی و در صندوق ماندن و نایب قاضی صندوق را خریدن باز سال دوم آمدن زن جوحی بر امید بازی پارینه و گفتن قاضی کی مرا آزاد کن و کسی دیگر را بجوی الی آخر القصه
جوحی هر سالی ز درویشی به فن
رو بزن کردی کای دلخواه زن
چون سلاحت هست رو صیدی بگیر
تا بدوشانیم از صید تو شیر
قوس ابرو تیر غمزه دام کید
بهر چه دادت خدا از بهر صید
رو پی مرغی شگرفی دام نه
دانه بنما لیک در خوردش مده
کام بنما و کن او را تلخکام
کی خورد دانه چو شد در حبس دام
شد زن او نزد قاضی در گله
که مرا افغان ز شوی دهدله
قصه کوته کن که قاضی شد شکار
از مقال و از جمال آن نگار
گفت اندر محکمهست این غلغله
من نتانم فهم کردن این گله
گر به خلوت آیی ای سرو سهی
از ستمکاری شو شرحم دهی
گفت خانهٔ تو ز هر نیک و بدی
باشد از بهر گله آمد شدی
خانهٔ سر جمله پر سودا بود
صدر پر وسواس و پر غوغا بود
باقی اعضا ز فکر آسودهاند
وآن صدور از صادران فرسودهاند
در خزان و باد خوف حق گریز
آن شقایقهای پارین را بریز
این شقایق منع نو اشکوفههاست
که درخت دل برای آن نماست
خویش را در خواب کن زین افتکار
سر ز زیر خواب در یقظت بر آر
همچو آن اصحاب کهف ای خواجه زود
رو به ایقاظا که تحسبهم رقود
گفت قاضی ای صنم معمول چیست
گفت خانهٔ این کنیزک بس تهیست
خصم در ده رفت و حارس نیز نیست
بهر خلوت سخت نیکو مسکنیست
امشب ار امکان بود آنجا بیا
کار شب بی سمعه است و بیریا
جمله جاسوسان ز خمر خواب مست
زنگی شب جمله را گردن زدست
خواند بر قاضی فسونهای عجب
آن شکرلب وانگهانی از چه لب
چند با آدم بلیس افسانه کرد
چون حوا گفتش بخور آنگاه خورد
اولین خون در جهان ظلم و داد
از کف قابیل بهر زن فتاد
نوح چون بر تابه بریان ساختی
واهله بر تابه سنگ انداختی
مکر زن بر کار او چیره شدی
آب صاف وعظ او تیره شدی
قوم را پیغام کردی از نهان
که نگه دارید دین زین گمرهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به داستانی از درویشی و قاضی اشاره دارد. در آغاز، درویش با زبان کنایه، به شکار دلخواه به زنی اشاره میکند و او را به سمت قیمتی میکشاند. او از زنی میگوید که به قاضی شکایت میکند و از رفتار شوهرش نالان است. قاضی در برابر زیبایی و کلام او دچار سردرگمی میشود و نمیتواند به درستی گلهی او را درک کند.
در ادامه، زن در تلاش است تا دل قاضی را به دست آورد و او را به خلوت دعوت کند. قاضی به او میگوید که این خانه از بد و نیک پر است و دعوا و تنش در آن حکمفرماست. او به خویش توصیه میکند که از افکار آشفته دوری کند و به بیداری و حقیقت بپردازد.
سپس، قاضی دربارهی درون خانه بررسی میکند و متوجه میشود که فضای آن بسیار مناسب برای خلوت و دور از چشم دیگران است. زن با فریب و لطافتهای کلامی قاضی را به سمت خود میکشاند و در نهایت، او را درگیر خیال و افسانههای شیرین میکند.
در انتها، اشارهای به تاریخ و داستانهای کهن مانند داستان قابیل و هابیل و دیگر اساطیر میشود که نشاندهندهی تاریخ پر از حق و باطل و تاثیرات زنانه در آن است. این بیان، به نوعی انتقاد از جریانی است که در آن، زنان با ترفندهای خود میتوانند بر مردان تسلط پیدا کنند.
هوش مصنوعی: هر ساله به نوعی از زندگی درویشی و مهارتهای آن پرداختهای، ای دلخواه من.
هوش مصنوعی: وقتی که ابزار شکار در دست داری، به صید بپرداز تا از نتایج کار تو، شیرینی و لذت ببریم.
هوش مصنوعی: قوس ابرو و تیر غمزه تو، تلهای است که برای فریفتن دیگران ساختهای. خدا چه زیباییهایی به تو داده است که به خاطر به دام انداختن دیگران از آنها استفاده میکنی؟
هوش مصنوعی: به دنبال جستجوی پرندهای بزرگ، دام را با دانههای زیبا آماده کن، اما مواظب باش که آنها را به او ندهی تا در دام نیفتد.
هوش مصنوعی: کام خود را نشان بده و او را به تلخی مزهدار کن، زیرا وقتی در دام افتاد، دیگر دانه را نمیخورد.
هوش مصنوعی: زن او نزد قاضی رفته و از وضعیت خود شکایت میکند که شوهرش به او ظلم میکند و دلش از این وضعیت شکسته است.
هوش مصنوعی: داستان را کوتاه کن، زیرا قاضی به خاطر سخن و زیبایی آن معشوق به دام افتاده است.
هوش مصنوعی: در دادگاه شلوغی و هرج و مرج وجود دارد و من نمیتوانم دلیل این ناراحتی و سر و صدا را درک کنم.
هوش مصنوعی: اگر در تنهایی بیایی ای سرو زیبا، از ظلم و ستمی که به من روا میداری، بیپرده بگو.
هوش مصنوعی: خانهی تو از هر نوع خوبی و بدی سرشار است، اما این جایگاه فقط برای شکایت و گلایه مناسب است.
هوش مصنوعی: خانه در آغاز پر از اندیشه و خیال بود، و فضایی پر از نگرانی و شلوغی در بالای آن وجود داشت.
هوش مصنوعی: باقی اعضا بدون نگرانی هستند و آنها که حرفها را بیان میکنند خسته و فرسودهاند.
هوش مصنوعی: در روزهای خزان و در میان طوفان، از خطرات الهی فرار کن و آن شقایقهای تازه و زیبا را به زمین بریز.
هوش مصنوعی: این شقایق نماد تازهگی و زیبایی گلهاست، که درخت دل برای آن خود را به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و رهایی از افکار و نگرانیها، خود را به خواب ببر و خیال این مشکلات را از ذهن دور کن. سپس، زمانی که بیدار شدی و در حالت هوشیاری قرار گرفتی، بر خود مسلط شو و به زندگی ادامه بده.
هوش مصنوعی: ای دوست، همچون آن کسانی که در غار خوابیده بودند، زود بیدار شو، زیرا تو آنها را در خواب میپنداری.
هوش مصنوعی: قاضی از معشوقهاش پرسید که وضعیت چیست؟ او پاسخ داد که خانه این دختر خالی و بدون کسی است.
هوش مصنوعی: دشمن به ده رفته و نگهبانی هم وجود ندارد، بنابراین اینجا برای تنهایی و آرامش بسیار مناسب است.
هوش مصنوعی: اگر امشب امکان داشته باشد، به آنجا بیا. کار شب بدون شنیدن و بدون ریا است.
هوش مصنوعی: تمام جاسوسان به خاطر مستی ناشی از شراب، در خواب به سر میبرند و به همین خاطر، شب همه را از بین برده است.
هوش مصنوعی: مردی به قاضی داستانهای عجیب و جالبی گفت که درباره یک زن با لبهای شیرین و جذاب است و ناگهان از او سوالی میکند که دلیل وقوع این داستانها چیست.
هوش مصنوعی: مدتها با آدم، شیطان داستانها گفت و زمانی که حوا به او فرصت داد و گفت بخور، او نیز خوراک را پذیرفت.
هوش مصنوعی: اولین بار در جهان، به خاطر ظلم و ستم، خون از دست قابیل به خاطر یک زن ریخته شد.
هوش مصنوعی: نوح وقتی که بر روی آتش معروف بریان میپخت و اعضای خانوادهاش بر روی سنگ نشسته بودند.
هوش مصنوعی: زیرکی و فریبندگی زن بر کار او غلبه کرد و در نتیجه، نصیحت و سخنرانی او بیاثر و مبهم شد.
هوش مصنوعی: پیامی را به مردم رساندی از نهان که دین را از این گمراهان حفاظت کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.