بخش ۵۱ - قصهٔ صوفی کی در میان گلستان سر به زانو مراقب بود یارانش گفتند سر برآور تفرج کن بر گلستان و ریاحین و مرغان و آثار رحمةالله تعالی
صوفیی در باغ از بهر گشاد
صوفیانه روی بر زانو نهاد
پس فرو رفت او به خود اندر نغول
شد ملول از صورت خوابش فضول
که چه خسپی آخر اندر رز نگر
این درختان بین و آثار و خضر
امر حق بشنو که گفتست انظروا
سوی این آثار رحمت آر رو
گفت آثارش دلست ای بوالهوس
آن برون آثار آثارست و بس
باغها و سبزهها در عین جان
بر برون عکسش چو در آب روان
آن خیال باغ باشد اندر آب
که کند از لطف آب آن اضطراب
باغها و میوهها اندر دلست
عکس لطف آن برین آب و گلست
گر نبودی عکس آن سرو سرور
پس نخواندی ایزدش دار الغرور
این غرور آنست یعنی این خیال
هست از عکس دل و جان رجال
جمله مغروران برین عکس آمده
بر گمانی کین بود جنتکده
میگریزند از اصول باغها
بر خیالی میکنند آن لاغها
چونک خواب غفلت آیدشان به سر
راست بینند و چه سودست آن نظر
بس به گورستان غریو افتاد و آه
تا قیامت زین غلط وا حسرتاه
ای خنک آن را که پیش از مرگ مرد
یعنی او از اصل این رز بوی برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، صوفی در باغ نشسته و به تفکر درون خود پرداخته است. او از زیبایی باغ و درختان متعجب است و به یاد آیات خداوند میافتد که میگوید به آثار و رحمت خداوند بنگرید. صوفی بیان میکند که این آثار فقط در دل انسانها وجود دارد و دنیا تنها علامتی از آنهاست. باغها و زیباییها در واقع درون انسانها هستند و آنچه که در بیرون میبینیم فقط تصویری از آن درون است. او به مظاهر غرور و خیال اشاره کرده و به این نکته میپردازد که انسانها به جای توجه به محتوای باطن، درگیر ظواهر دنیا میشوند. در نهایت، او میگوید که تنها کسانی که قبل از مرگ به حقیقت و اصل این زیباییها پی ببرند، رستگار میشوند.
هوش مصنوعی: یک عارف در باغ به منظور آرامش و راحتی، به طور دلنشینی روی زانوهایش نشسته است.
هوش مصنوعی: او به درون خود فرو رفت و از خوابش که بیهوده و بیفایده بود، ناراحت و ملول شد.
هوش مصنوعی: ببین چقدر میوه درختان زیباست و چگونه نشانههایی از زندگی و سرسبزی در اینجا وجود دارد.
هوش مصنوعی: بشنوید که حق چه گفته است: به این نشانههای رحمت نگاه کنید و به سوی آنها بروید.
هوش مصنوعی: دل آدمی پر از نشانهها و آثار است، ای شهوتران! اما آنچه که در بیرون میبینی فقط نشانهایی از آن آثار است و چیزی بیشتر نیست.
هوش مصنوعی: باغها و چمنزارها با وجود زنده بودنشان، همچون تصویری که در آب زلال منعکس میشود، در بیرون جلوه میکنند.
هوش مصنوعی: خیال باغی در آب است که با زیبایی و لطافت آب، باعث ایجاد اضطراب و نگرانی میشود.
هوش مصنوعی: باغها و میوهها در دل طبیعت نشستهاند و زیبایی و رحمت آن در این آب و خاک نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر آن سرو زیبا و باوقار نبود، دیگر نمیتوانستی به نام او بگویی که او صاحب جایی است که در آن فریب و غرور وجود دارد.
هوش مصنوعی: این احساس بزرگمنشی و خودبزرگبینی ناشی از تصوری است که از دل و جان مردان به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: تمام مغروران به این خاطر به خود مغروری دچار شدهاند که فکر میکنند این دنیا بهشت است.
هوش مصنوعی: گلهای ضعیف و نازک از پایههای باغها فرار میکنند و بر اساس خیال و تصور خود زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: زمانی که انسانها از خواب غفلت بیدار میشوند، حقیقتها را به وضوح میبینند؛ اما این دیدن چه فایدهای دارد اگر در زمان مناسب از آن آگاه نشده باشند؟
هوش مصنوعی: در گورستان صدای افسوس و نالهای بلند بلند است که تا پایان دنیا ادامه خواهد داشت و بر اثر این اشتباه حسرتآور است.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که قبل از مرگ طعمی از زندگی و زیباییهای آن را چشید و از اصل این زیباییها بهرهمند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.