بخش ۹۲ - قصهٔ اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را
یک عرابی بار کرده اشتری
دو جوال زفت از دانه پری
او نشسته بر سر هر دو جوال
یک حدیثانداز کرد او را سؤال
از وطن پرسید و آوردش بگفت
واندر آن پرسش بسی درها بسفت
بعد از آن گفتش که این هر دو جوال
چیست آکنده بگو مصدوق حال
گفت اندر یک جوالم گندمست
در دگر ریگی نه قوت مردمست
گفت تو چون بار کردی این رمال
گفت تا تنها نماند آن جوال
گفت نیم گندم آن تنگ را
در دگر ریز از پی فرهنگ را
تا سبک گردد جوال و هم شتر
گفت شاباش ای حکیم اهل و حر
این چنین فکر دقیق و رای خوب
تو چنین عریان پیاده در لغوب
رحمش آمد بر حکیم و عزم کرد
کش بر اشتر بر نشاند نیکمرد
باز گفتش ای حکیم خوشسخن
شمهای از حال خود هم شرح کن
این چنین عقل و کفایت که توراست
تو وزیری یا شهی بر گوی راست
گفت این هر دو نیم از عامهام
بنگر اندر حال و اندر جامهام
گفت اشتر چند داری چند گاو
گفت نه این و نه آن ما را مکاو
گفت رختت چیست باری در دکان
گفت ما را کو دکان و کو مکان
گفت پس از نقد پرسم نقد چند
که توی تنهارو و محبوبپند
کیمیای مس عالم با تو است
عقل و دانش را گهر توبرتو است
گفت والله نیست یا وجه العرب
در همه ملکم وجوه قوت شب
پا برهنه تن برهنه میدوم
هر که نانی میدهد آنجا روم
مر مرا زین حکمت و فضل و هنر
نیست حاصل جز خیال و درد سر
پس عرب گفتش که رو دور از برم
تا نبارد شومی تو بر سرم
دور بر آن حکمت شومت ز من
نطق تو شومست بر اهل زمن
یا تو آن سو رو من این سو میدوم
ور تو را ره پیش من وا پس روم
یک جوالم گندم و دیگر ز ریگ
به بود زین حیلههای مردهریگ
احمقیام بس مبارک احمقیست
که دلم با برگ و جانم متقیست
گر تو خواهی کت شقاوت کم شود
جهد کن تا از تو حکمت کم شود
حکمتی کز طبع زاید وز خیال
حکمتی بی فیض نور ذوالجلال
حکمت دنیا فزاید ظن و شک
حکمت دینی پرد فوق فلک
زوبعان زیرک آخر زمان
بر فزوده خویش بر پیشینیان
حیلهآموزان جگرها سوخته
فعلها و مکرها آموخته
صبر و ایثار و سخای نفس و جود
باد داده کان بود اکسیر سود
فکر آن باشد که بگشاید رهی
راه آن باشد که پیش آید شهی
شاه آن باشد که از خود شه بود
نه به مخزنها و لشکر شه شود
تا بماند شاهی او سرمدی
همچو عز ملک دین احمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این داستان، یک عرابی (عربی) بر روی شتر خود دو کیسه بار کرده و در یکی گندم و در دیگری سنگ دارد. وقتی از او سوال میشود که در این کیسهها چه دارد، او با دقت توضیح میدهد که کیسه اول گندم و دومی ریگ است. سپس عرابی توضیح میدهد که او این بار را به این صورت بسته تا وزن شتر کم شود.
در ادامه، داستان به حکمت و دانش مربوط میشود، و عرابی به حکیم اشاره میکند که با وجود دانش و حکمتش، در واقع او وامانده و بدون امکانات است. در نهایت، عرابی توصیه میکند که حکمت واقعی آن است که به انسان کمک کند تا در زندگی بهتر عمل کند و نه حکمتهایی که تنها به فکر و خیال میپردازند. او تأکید میکند که حکمت واقعی باید منجر به عمل و بهبود زندگی شود و نه اینکه باعث دردسر و سردرگمی شود.
داستان در نهایت به این نتیجه میرسد که حکمت و دانایی باید عملی و مفید باشد و نباید تنها در سطح تئوری باقی بماند.
هوش مصنوعی: یک بیابانی بار کرده است، دو کیسه سنگین مملو از دانه را روی شترش گذاشته است.
هوش مصنوعی: او در جایگاه دو تصمیم یا دو گزینه نشسته است و حرفی میزند که باعث ایجاد پرسشی درباره او میشود.
هوش مصنوعی: فردی از وطنش سوال کرد و پاسخ داد. در این پرسش، درهای زیادی به رویش باز شد.
هوش مصنوعی: پس از آن از او پرسید که این دو کیسه چه چیزی را پر کردهاند، بگو که حال و وضع آن چیست.
هوش مصنوعی: در یک ظرف، مقداری گندم وجود دارد که در ظرف دیگری تنها کمی ریگ است. این نشاندهنده تفاوت قابل توجهی است: در یکی غذا و قوت زندگی مردم است و در دیگری چیزی بیارزش و بیفائده است.
هوش مصنوعی: گفتی چرا بار را به تنهایی حمل میکنی؟ رمال پاسخ داد: تا زمانی که با دیگران نباشم، آن کیف به تنهایی نمیماند.
هوش مصنوعی: نیمهای از گندم را در آن کیسه بریز و بعد از آن به دنبال دانش و فرهنگ برو.
هوش مصنوعی: برای اینکه بار و زحمت کم شود و شتر راحتتر راه برود، ای حکیم اهل و حر، رقص و شادمانی سر ده!
هوش مصنوعی: تفکر عمیق و دیدگاه خوب تو، اینگونه به وضوح و بیپرده در معرض نمایش آمده است.
هوش مصنوعی: خداوند مهربانی بر حکیم کرد و تصمیم گرفت که او را بر شتری نیکوروش بنشاند.
هوش مصنوعی: او به حکیم خوشزبان گفت که کمی از زندگی و وضعیت خود را برای او توضیح دهد.
هوش مصنوعی: شما به گونهای از عقل و کمال برخوردارید که میتوانید وزیر یا پادشاه باشید، پس حقیقت را به روشنی بگویید.
هوش مصنوعی: او گفت که هر دوی ما از مردم عادی هستیم، به حالم و به ظاهرم دقت کن.
هوش مصنوعی: شخصی از دیگری پرسید که چند تا شتر و چند تا گاو دارد. او پاسخ داد که نه شتر دارد و نه گاو، بلکه ماجرا چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: در اینجا شخصی از دیگری میپرسد که چه چیزی برای فروش در دکان دارد، اما پاسخ میدهد که ما نه دکانی داریم و نه جایی برای فروش. یعنی به نوعی میگوید ما در شرایطی نیستیم که بتوانیم چیزی بفروشیم یا مکانی برای این کار داشته باشیم.
هوش مصنوعی: گفت بعد از اینکه به بررسی پرداختم، بپرسم که چند تا نقد وجود دارد، چون تو تنها هستی و به محبوبی شبیه هستی.
هوش مصنوعی: طلای واقعی در دستان توست و فهم و دانش به خودی خود ارزشمند است.
هوش مصنوعی: گفت: به جان خودم، هیچ دلیل و نشانهای در تمام سرزمینم وجود ندارد که به شکلهای مختلف قدرت شب را نشان دهد.
هوش مصنوعی: با پای برهنه و بدنی عاری از لباس میدوم، هر کسی که به من نان بدهد، به طرف او میروم.
هوش مصنوعی: از این حکمت و دانش و هنر، برای من جز خیال و پریشانی نتیجهای نداشته است.
هوش مصنوعی: عرب به او گفت که دور شو تا شومی تو بر من نبارد و آسیب نرسانی.
هوش مصنوعی: حکمت تو دور و مشکل است، اما وقتی با من سخن میگویی، روشن و واضح میشود برای مردم زمانه.
هوش مصنوعی: اگر تو به سمت پایین بروی، من به سمت بالا میدوم و اگر تو از من عبور کنی، من عقب مینشینم.
هوش مصنوعی: بهتر است که یک جوی از گندم و مقداری از ریگ داشته باشیم، تا گرفتار فریب و نیرنگ مردان فریبکار نشویم.
هوش مصنوعی: من احمق هستم و بنابراین خوشا به حال احمق بودن، چرا که قلبم با زیباییها و روح من با پرهیزکاری گره خورده است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی سختیهای زندگیات کمتر شود، تلاش کن که از دانش و حکمت خود بکاهید.
هوش مصنوعی: حکمتهایی که از طبیعت برمیخیزد و نه از خیال، بهراستی از نور و فیض خداوند عظیم سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: افزایش درک و فهم از دنیای مادّی باعث میشود که انسان دچار گمان و تردید شود، ولی درک و فهم دینی به اوج و مرتبهای بالاتر از این دنیا میرسد.
هوش مصنوعی: زبانآوران باهوش در این زمان، بر دانش و تجربیات گذشته خود افزودهاند.
هوش مصنوعی: دوران آموزش به حیلهگران سختیهایی را به همراه داشته و آنها باExperiences دردناک، فنون و ترفندهای مختلف را یاد گرفتهاند.
هوش مصنوعی: صبور بودن، فداکاری کردن و بخشنده بودن از ویژگیهای مهمی است که میتواند برکات و نتایج مثبتی را در زندگی انسان به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: اندیشه باید به گونهای باشد که راهی برای پیشرفت و رسیدن به اهداف باز کند و این راه ممکن است با ظهور یک شخص تاثیرگذار یا یک فرصت مناسب هموار شود.
هوش مصنوعی: سلطان کسی است که در برابر پادشاهی دیگر قرار گیرد و به خزانهها و نیروهای نظامی او تکیه نکند.
هوش مصنوعی: به منظور حفظ و پایندگی مقام سلطنت او، که همواره مانند عزت و اعتبار دین احمدی باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.