گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

هر که صاحب‌ذوق بود‌، از گفت ِ او

لذتی می‌دید و تلخی جفت او

نکته‌ها می‌گفت او آمیخته

در جُلاب ِ قند زهری ریخته

ظاهرش می‌گفت ‌«در ره چُست شو‌»

وز اثر می‌گفت جان را ‌«سست شو‌»

ظاهر نقره گر اسپید‌ست و نو

دست و جامه می سیه گردد ازو

آتش ار چه سرخ‌روی‌ست از شرر

تو ز فعل او سیه‌کار‌ی نگر

برق اگر نوری نماید در نظر

لیک هست از خاصیت دزد بصر

هر که جز آگاه و صاحب‌ذوق بود

گفت ِ او در گردن او‌، طوق بود

مدتی شش سال در هجران شاه

شد وزیر‌، اتباع‌ِ عیسی را پناه

دین و دل را کل بدو بسپرد خلق

پیش امر و حکم او می‌مرد خلق