نادر دوران شه گیتیستان کاورده است
در کمند حکمش ایزد گردن گردن کشان
شهسواری کز سبک سیری شبی را طی کند
تابد از مغرب چو خورشید از سوی مشرق عنان
تاجداری کافسر زرین او چون آفتاب
از درخشانی بود آئینه پرداز جهان
معدلت کیشی که در ایام عدل او سزد
بهر حفظ گله کوشش گرگ را بیش از شبان
نصرتاندیشی که تا افتد بفکر رزم خصم
بشکفد گلها فتحش گلستان در گلستان
شوکتاندیشی که تا افتد به فکر رزم خصم
سنجیش صد حیف ار کاهی کشد کوه گران
عاقبتبینی که چشم باطنش از نور عقل
دیده در آئینه آغاز انجام جهان
آتش صد فتنه را یکدم کشد شمشیر او
هست گوئی آب تیغش آتش آتش نشان
چون درافتد چرخ با مور سر کویش که نیست
پشه را تاب نبرد از ضعف با پیل دمان
شصت صافش دارد آن قوت کزو تا جسته است
راست تیرش بگذرد از چنبر نه آسمان
هر شرارش برق صد خرمن بود روز صاف
اژدر تیغش چو گردد از دهن آتشفشان
گشت از تیغ جهان گیرش چو فتح قندهار
کرد از آنجا رو بهند آن خسرو گیتیستان
شد چو در هندوستان داخل زایران در رسید
نالهزان کشور ز بیم تیغ او بر آسمان
زد رقم مشتاق تاریخش که شاهنشه در او
گشت چون داخل برآمد ناله از هندوستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن توصیفاتیست از نادر شاه، شاهی که در گیتی ستانی نقش مهمی ایفا کرده است. او به عنوان یک فرمانروای شجاع و با تدبیر توصیف میشود که همواره در فکر عدالت و حمایت از مردم و گلههاست. نادر شاه با قدرتی بینظیر و شمشیری خیرهکننده، بر دشمنان خود پیروز میشود و در جنگها همچون آفتابی درخشان عمل میکند. پس از پیروزیهایش در قندهار، به هند میرود و با ورودش، مردم آن سرزمین را تحت تأثیر ترس و نگرانی قرار میدهد. در کل، این متن به عظمت و شجاعت نادر شاه و تاثیراتش بر سرزمینهای تحت سلطهاش پرداخته است.
هوش مصنوعی: نادر، پادشاه بزرگ جهان، قدرت و سلطنتش را با حکم الهی به دست آورده است و توانسته است دشمنان قدرتمند را در چنگ خود بگیرد.
هوش مصنوعی: شوالیهای که بر اثر سبکی قدم، شبی را در میگذرانَد تا از سمت مغرب مانند خورشید از سوی مشرق پیش برود.
هوش مصنوعی: وجود او همچون تاجی طلا، درخشان و تابناک بود، همانند آفتابی که جهان را روشن میکند و زیباییها را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: در زمان حکومت عادلی که برقرار است، برای حفظ و نگهداری گله، تلاش و زحمت گرگ باید از زحمات شبان بیشتر باشد.
هوش مصنوعی: کسانی که به فکر پیروزیاند، وقتی در گیر و دار نبرد به یاد دشمن بیفتند، همچون گلهای بهاری شکوفا میشوند و پیروزیشان مانند باغی پر از گل خواهد بود.
هوش مصنوعی: فردی که به فکر جنگ و مبارزه است، وقتی به فکر دشمن بیفتد، باید بداند که حیف است اگر برای چیزی ناچیز تلاش کند، چرا که او باید با چیزی بزرگ و مهم سر و کار داشته باشد.
هوش مصنوعی: کسی که دارای بصیرت و درک عمیق است، با روشنایی عقل خود میتواند حقایق زندگی و سرنوشت جهان را در آینهای مشاهده کند که آغاز و انجام آن را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: شمشیر او به قدری قوی و تاثیرگذار است که میتواند هر نوع فتنه و آشوبی را در یک لحظه خاموش کند. گویی تیغ او به گونهای طراحی شده که با قدرت آتش نشانها، آتش را به خود جذب میکند و آن را اطفاء مینماید.
هوش مصنوعی: زمانی که چرخ روزگار بر دشمنان کسی بیفتد، حتی موجودات کوچک مانند پشه نیز از شدت ضعیفی نمیتوانند بر قدرتی مانند فیل تاب بیاورند.
هوش مصنوعی: او دارای نیرویی است که میتواند تیرش را به راحتی از چنبرهای عبور دهد که حتی آسمان هم زیر آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر شرارتی که از او برمیخیزد، به اندازهی صد خرمن روشنایی دارد و وقتی روزی صاف باشد، مانند تیغی میشود که از دهان یک آتشفشان بیرون میآید.
هوش مصنوعی: پس از آنکه جهان را به تسخیر خود درآورد و قندهار را فتح کرد، آن شاه بزرگ به سمت هند حرکت کرد.
هوش مصنوعی: وقتی به هندوستان رسیدم، صدای نالهی مردم آنجا به گوشم رسید که از ترس شمشیر او به آسمان بلند شده بود.
هوش مصنوعی: شخصی که در تاریخ عشقش را نوشته است، زمانی که نابغه و بزرگترین فرد در آنجا یافت میشود، صدای ناله و دلشکستگی از سرزمین هندوستان شنیده میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان
لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
بیروان تن پیکری پاکیزه چون بیتنْ روان
گر بجنبانیش آب است، ار بلرزانی درخش
ور بیندازیش تیر است، ار بدو یازی کمان
از خرد آگاه نه در مغز باشد چون خرد
[...]
بس که جستم تا بیابم من از آن دلبر نشان
تا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمان
تا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدم
گم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشان
در خیال من نیامد در یقینم هم نبود
[...]
سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
بوستانی ساختی تو برسر سرو سهی
پر گل و پر لاله و پر نرگس و پر ارغوان
ای بهار خوبرویان چند حیلت کرده ای
[...]
خسروا جائی بهمت ساختی، جائی بلند
پر ز خوان خواهی کنونش کرد و خواهی پر سخوان
تیر تو مفتاح شد در کار فتح قلعه ها
تیر تو مومول شد در دیده های دیده بان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.