لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مشتاق اصفهانی

زین چه خوش‌تر که درین معرکه بسمل باشی

نه که حسرت‌کش یک زخم ز قاتل باشی

از ره دیر و حرم روی به دل کن تا چند

به غلط ره روی و طالب منزل باشی

من که در کشتی طوفانیم از شورش بحر

باشم آگه نه تو کآسوده ساحل باشی

ایکه ناکرده عمل طالب اجری تا چند

تخم ناکاشته جوینده حاصل باشی

دست گیرد مگرت جذبه لیلی ورنه

تا ابد گرد صفت از پی محمل باشی

ز اهل معنی چو به دعوی نتوان کشت چه سود

زانکه چون نقطه درین دایره داخل باشی

دل خود آب کن از آتش حسرت مشتاق

چند درمانده این عقده مشکل باشی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حافظ

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی

که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی

من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش

که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی

[...]

صائب تبریزی

چند در فکر سرا و غم منزل باشی؟

گذرد قافله عمر و تو غافل باشی

در سرانجام سفر باش و سبک کن خود را

تو نه آن دانه شوخی که درین گل باشی

کعبه در گام نخستین کند استقبالت

[...]

مشتاق اصفهانی

از تو من غافلم از من نه تو غافل باشی

که ز دیر و حرمت جویم و دردل باشی

سیل تا بحر رود راست بهرجا خیزد

نشود گم رهش آن را که تو منزل باشی

بتو دارند گذر عاقبت از تن جانها

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه