زین چه خوشتر که درین معرکه بسمل باشی
نه که حسرتکش یک زخم ز قاتل باشی
از ره دیر و حرم روی به دل کن تا چند
به غلط ره روی و طالب منزل باشی
من که در کشتی طوفانیم از شورش بحر
باشم آگه نه تو کآسوده ساحل باشی
ایکه ناکرده عمل طالب اجری تا چند
تخم ناکاشته جوینده حاصل باشی
دست گیرد مگرت جذبه لیلی ورنه
تا ابد گرد صفت از پی محمل باشی
ز اهل معنی چو به دعوی نتوان کشت چه سود
زانکه چون نقطه درین دایره داخل باشی
دل خود آب کن از آتش حسرت مشتاق
چند درمانده این عقده مشکل باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی و تأمل در زندگی و آرزوهای انسانی میپردازد. او به فردی میگوید که بهتر است در میدانی که به شدت دچار آسیب و درد است (یعنی همانند مجروحی که در میدان جنگ به زمین افتاده) باشد تا اینکه حسرت یک زخم را از دست قاتل بخورد. شاعر از او میخواهد که به جای گم کردن مسیر و هدفش، در جستوجوی حقیقت و منزل مقصود باشد. او خود را در کشتی طوفانی تشبیه کرده و میگوید بهتر است آگاه بود و به ساحل آرامش نرسید، تا اینکه به خاطر نداشتن عمل و تلاش، در جستوجو برای پاداش نامعقولی باقی بماند. شاعر تأکید میکند که باید به جای توهم و دعویهای بیمحتوا، در واقعیت و معنای عمیق زندگی در حرکت بود. در نهایت، او انتهای این مضمون را با دعوت به خودشناسی و رهایی از حسرت ناتمام مطرح میکند.
هوش مصنوعی: زیبایی و خوشی این است که در میدان جنگ شجاعانه قربانی شوی، بهتر از این که فقط با حسرت به زخمی از یک قاتل نگری.
هوش مصنوعی: به سمت دل خود برو و از مسیرهای اشتباه و طلب جاهای مختلف دست بردار.
هوش مصنوعی: من در کشتیای هستم که در طوفان دریا میجنگد و در حالیکه از خطرات آن آگاه هستم، تو در ساحلی آرام نشستهای و از این ماجرا بیخبری.
هوش مصنوعی: تو که هیچکاری نکردهای و توقع پاداش داری، تا کی میخواهی بدون زحمت و تلاش به دنبال نتیجه باشی؟
هوش مصنوعی: اگر دستت به جذبه لیلی نرسد، همیشه در پی گشتن و دنبال کردن او خواهی بود و در این حال، از خودت دور میمانی.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی از اهل معنویات بهخاطر ادعا چیزی به دست آوری، فایدهای ندارد؛ چرا که مانند نقطهای هستی که درون دایره قرار دارد.
هوش مصنوعی: دل خود را از آتش حسرت خالی کن؛ چون که چند نفر هستند که در این مشکل گرفتار و درماندهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
[...]
چند در فکر سرا و غم منزل باشی؟
گذرد قافله عمر و تو غافل باشی
در سرانجام سفر باش و سبک کن خود را
تو نه آن دانه شوخی که درین گل باشی
کعبه در گام نخستین کند استقبالت
[...]
از تو من غافلم از من نه تو غافل باشی
که ز دیر و حرمت جویم و دردل باشی
سیل تا بحر رود راست بهرجا خیزد
نشود گم رهش آن را که تو منزل باشی
بتو دارند گذر عاقبت از تن جانها
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.