عثمان مختاری
»
شهریارنامه
»
بخش ۷۸ - برکشتن هر دو لشکر ازهمدیگر و گریختن زنگی زوش از بند سرخ پوش گوید
. . . سرخپوش
چنان بسته آورد زنگی زوش
نهادند زنجیر در گردنش
به زنجیر چون شیر نر کردنش
چو ازتیره شب پاسی اندر گذشت
دلیران برفتند از روی دشت
فرود آرمیدند یکسر به جای
نه بانگ تبیره نه زخم درای
چه زنگی چنان خواب کردار دید
سربخت از خواب بیدار دید
درآمد به نیرو و بگسست بند
سر پاسبانان هم از تن بکند
از آن پاسبانان بکشت او چهار
وز آن پس بشد همچو ابر بهار
چنین تا به نزد سپهبد رسید
زمین بوسه داد آفرین گسترید
چه دیدش بشد شاد دل شهریار
ز شادی بشد باده را خوستار
می و نقل و مرغ و قدح خواستند
یکی بزم شاهانه آراستند
همی باده خوردند و شادان شدند
بر این گونه تا خور برآمد بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، داستان مردی به نام سرخپوش روایت می‌شود که به وسیله زنجیر به اسارت گرفته شده است. او در میانه شب به خواب می‌رود و پس از بیدار شدن، با نیرو و شجاعت زنجیرها را می‌شکند و از بند پاسبان‌ها می‌گریزد. سپس به نزد سپهبد می‌رسد و او را می‌بیند که شادمان می‌شود. به همین مناسبت، بزم شادمانی با می و خوراک‌های مختلف برپا می‌شود و همه در شادی و سرور به سر می‌برند تا اینکه خورشید بالا می‌آید.
هوش مصنوعی: قرمزپوش با چنان ظرافتی زنگی به همراه آورده است که همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
هوش مصنوعی: آنها بر گردن او زنجیری گذاشتند تا همچون شیر نر او را تسلیم و مجبور کنند.
هوش مصنوعی: هنگامی که نیمه شب سپری شد و صبح نزدیک شد، دلیران از روی دشت حرکت کردند.
هوش مصنوعی: آنها به طور کامل در جایی فرود آمدند، نه صدای آتش و نه زخم و آسیبی وجود نداشت.
هوش مصنوعی: چه صدایی است که چنان خواب و خیال را به هم ریخته، که شانس و سرنوشت از خواب بیدار شده و واقعیت‌ها را به چشم می‌بیند.
هوش مصنوعی: زندگی با قدرت و نیرو آغاز می‌شود و زنجیرهایی که مانع پیشرفت و آزادی بودند، شکسته می‌شوند.
هوش مصنوعی: او چهار نفر از پاسبانان را کشت و بعد از آن مانند ابرهای بهاری شد، به گونه‌ای که به سرعت و آسانی تغییر کرد و پراکنده گردید.
هوش مصنوعی: وقتی به پیش سپهبد رسید، بر زمین بوسه زد و آفرین و ستایش را گسترش داد.
هوش مصنوعی: شاه دلشاد و خوشحال شد و از سر شادی، خواستار باده و شراب گردید.
هوش مصنوعی: به درخواست آنها، شراب، نقل، مرغ و جام فراهم آورده شد و مجلس باشکوهی برپا کردند.
هوش مصنوعی: آنها شراب نوشیدند و شاد شدند و به این ترتیب، تا خورشید بالاتر آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.