چهارشنبه بتا نوبت عطارد راست
نشاط باید کرد و نبید باید خواست
بتا عطارد جادو و چشم تو جادو
ازین دو جادوگر مظلمت کنیم رواست
به پیش شاه ملک ارسلان بن مسعود
که پادشاه زمینست خسرو دنیاست
جهان ستانی شاهی که نام او بر ملک
چو مهر بر درم است و چو نقش بر دیباست
بماند خواهد ملک بزرگ او تا حشر
بر این که گفتم گردون و روزگار گواست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است درباره روز چهارشنبه و تأثیرات مثبت عطارد. شاعر به نشاط و شادی دعوت میکند و از زیباییهای جادوگری عطارد و چشم محبوب سخن میگوید. او به وصف بزرگی پادشاه ارسلان بن مسعود میپردازد و تأکید میکند که نام او در دنیا مانند آفتاب درخشان است. شاعر اعتقاد دارد که حکومت و ملک او تا روز قیامت پایدار خواهد ماند و این موضوع براساس گواهی روزگار و گردون است.
هوش مصنوعی: در روز چهارشنبه، زمانی که سیاره عطارد در وضعیت خوبی قرار دارد، باید شاد و پرنشاط بود و از نوشیدنی خوشمزهای مانند شراب لذت برد.
هوش مصنوعی: ای معشوق! زیباییهای تو و جادوی چشمانت، هر دو مانند عطارد جذاب و سحرآمیز هستند. از این دو جادوگر، از تو خواهش میکنم که محبت خود را به من ببخشایی.
هوش مصنوعی: به درگاه پادشاه ارسلان بن مسعود، که فرمانروای زمین و بهترین پادشاه دنیاست.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف شاهی میپردازد که نامش در جهان مانند خورشید در آسمان و نقش بر پارچهای زیبا جلوهگر است. نشاندهندهی عظمت و شکوه اوست و به معنای اثرگذاری و اهمیت وی در ملک و سرزمین خود اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ملک بزرگ او تا روز قیامت پابرجا خواهد ماند، چرا که آسمان و زمان شاهد این موضوع هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
به وصفت اندر، معنی بلند گردد و راست
اگر بزرگی و جاه و جلال در درم است
ز کردگار بر آن مرد کم درم ستم است
نداد داد مرا چون نداد گربه مرا
تو را از اسپ و خر و گاو و گوسفند رمه است
یکی به تیم سپنجی همی نیابد جای
[...]
در قناعت و توفیق دین و مذهب راست
بروزگار تو ، ای فخر کاینات ، کراست؟
برون ز راه تو هر راه کاندر آفاقست
غریق بیم و امید و اسیر روی و ریاست
فزایش سخن و نکتۀ بدیع تو را
[...]
سرشگ ابر بکردار لؤلؤ لالاست
نسیم باد بکردار عنبر ساراست
سپاه برف رمید و سپاه لاله رسید
خروش زاغ نشست و خروش فاخته خاست
بهر کجا نگری پیش چشم تو گهر است
[...]
بنظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست
مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.