ای اصل سخا و رادی و داد
بخل از تو خراب و جود آباد
ای خواجه عمید نصر رستم
حساد به رنج و ناصحت شاد
چون باز تویی بلند همت
مردار خورد عدوت چون خاد
خورشید سخای تو برآورد
آن را که به چاه محنت افتاد
رستم نبود به پیش تو مرد
حاتم نبود به پیش تو راد
تو شاد نشسته ای به لوهور
نام تو به سیستان و نوزاد
در قصر شجاعت و سخاوت
از رای رفیع تست بنیاد
شاگرد دل تو گشت دریا
برابر کف تو گشت استاد
گشته است زمانه بنده تو
احرار شدند ز انده آزاد
درویش ز فر تو برآسود
بگذاشت خروش و بانگ و فریاد
از رای تو کس نشد فراموش
گیتی همه هست بر دلت یاد
در خدمت تو فلک میان بست
احسان تو طبع دهر بگشاد
عدل تو ز خلق رنگ برداشت
وز جود تو خلق مال بنهاد
تو خسرو روزگار خویشی
در بند تو حاسد تو فرهاد
فر تو نشانده فتنه از دهر
دولت چو رهی به پیشت استاد
اقبال تو داد داد مظلوم
هرگز ز تو کس ندیده بیداد
چون موم شدم به دست تو نرم
وز بهر عدو به دست فولاد
خورشید بخیل گشت پیشت
تا مادر جود مر تو را زاد
بادات بقا و عز و دولت
وین عید خلیل فرخت زاد
شادی و سلامتی و رادی
با تو همه ساله رایگان باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ستایش ویژگیهای نیکو مانند سخاوت، نیکوکاری و خردمندی شخصی به نام نصر رستم است. شاعر به بزرگی همت او اشاره میکند و میگوید که نیکویی و جود او باعث آبادانی و پسرفت بخل و حسد میشود. او را با شخصیتهای برجسته تاریخی مانند رستم و حاتم مقایسه میکند و تأکید دارد که در برابر او، آنها کماهمیت هستند. شاعر از تاثیر مثبت او بر جامعه و رهایی مردم از درد و رنج به واسطهٔ احسان و عدالت او یاد میکند و آرزوی بقاء، عزت و دولت برای او میکند. در نهایت، شاعر دعای شادی و سلامتی برای او دارد و این خوشبختی را در طول سالهای آینده برای او آرزو میکند.
هوش مصنوعی: ای منبع بزرگ سخاوت و بخشش و عدالت، در کنار تو بخل و تنگنظری نابود میشود و generosity رونق مییابد.
هوش مصنوعی: ای خواجه عمید، نصر رستم! حسادت را به زحمت و ناصحی را به شادی میسنجی.
هوش مصنوعی: هر کسی که همت بلندی دارد، مانند باز است و در مسیر خود به سادگی به دشمنانش غلبه میکند. همانطور که باز پرواز میکند و برنده است، او نیز از موانع عبور کرده و بر دشمنانش فائق میآید.
هوش مصنوعی: نور بخشش و نیکی تو به کسی رسید که در چاه دشواری و سختی افتاده بود.
هوش مصنوعی: در برابر تو، رستم قهرمان نبود و حاتم طائی، که نماد بخشش و مهربانی است، نیز به پای تو نمیرسید.
هوش مصنوعی: تو خوشحال و راضی در لوهور هستی، اما نام تو در سیستان و نزد نوزادان نیز شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در کاخ شجاعت و بخشندگی، اساس و پایهاش از اندیشه و فکر بلند تو است.
هوش مصنوعی: دل تو مانند دریا شده است و در برابر آن، کف دست تو همانند استادی است که به آموزش میپردازد.
هوش مصنوعی: زمانه تغییر کرده و اکنون بندگان تو آزاد شدهاند و از زندان رهایی یافتهاند.
هوش مصنوعی: درویش از زیبایی تو راحت و آرام گرفت و سروصدای خود را کنار گذاشت.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا از نظر تو فراموش نمیشود و همه چیز در جهان، یاد تو را در دل دارد.
هوش مصنوعی: این جهان به خاطر خیر و نیکی تو به خدمت آمده و زمانه بر باطن خود لطف تو را آشکار کرده است.
هوش مصنوعی: عدالت تو به گونهای است که باعث میشود مردم از رنگ و ظاهر خود بگذرند و به کمک و سخاوت تو، موجودیت خود را فدای دیگران کنند.
هوش مصنوعی: تو در دوران خود مانند خسرو هستی، و حاسدانت نیز مانند فرهاد در اندیشهٔ تو هستند.
هوش مصنوعی: توام چهرهای داری که فتنه و آشوب زمانه را به دوش میکشی، و مانند یک راهنما در برابر تو ایستاده است.
هوش مصنوعی: توفیق و موفقیت تو باعث شده است که مظلومان فریاد بزنند، چرا که هیچکس از جانب تو ظلم و ستمی ندیده است.
هوش مصنوعی: من مانند موم در دستان تو شدم نرم و انعطافپذیر، اما برای دشمنان مانند فولاد سخت و استوار هستم.
هوش مصنوعی: خورشید از تو دور شده و نمیخواهد به تو نور دهد، زیرا مادرت که بخشنده و دست و دل باز است، تو را به دنیا آورده است.
هوش مصنوعی: باد شما همیشه پایدار باشد و عزت و موقعیت شما افزون گردد. در این روز خجسته، روز عید قربانی، بر شما تبریک میگویم.
هوش مصنوعی: در هر سال، آرزوی شادی و سلامتی برای تو داریم و این آرزو بدون هیچ قیمتی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خاصه شاه شرق فریاد
چرخم بکشد همی ز بیداد
نابسته دری ز محنت من
صد در ز بلا و رنج بگشاد
بیمحنت نیستم زمانی
[...]
ای زلف تو همچو شاخ شمشاد
وی قد تو همچو سرو آزاد
هر چند مرا زهر دو رنج است
بااین همه تا بود چنین باد
اشک من و روی خویشتن بین
[...]
از بس که کشیدم از تو بیداد
از دست تو آمدم به فریاد
فریاد از آن کنم که آمد
بر من ز تو ای نگار بیداد
داد از دل پر طمع چه دارم
[...]
از عشوه روزگار فریاد
کو خود ز وفا نمی کند یاد
آباد بر آن کسی که او هست
از بندگی زمانه آزاد
بر عمر مساز تکیه چون هست
[...]
تا چند کنم ز مرگ فریاد
چون مرگ ازوست مرگ من باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.