احوال جهان بادگیر باد
وین قصه ز من یادگیر یاد
چون طبع جهان باژگونه بود
کردار همه باژگونه بود
از روی عزیزیست بسته باز
وز خاری باشد گشاده خاد
بس زار که بگذاشتیم روز
چون گرمگهش بود بامداد
تیغی که همی آفتاب زد
تیری که سمومش همی گشاد
بر تارک و بر سینه زد همی
اندر جگر و دیده اوفتاد
در حوض و بیابانش چشم و گوش
مانده به شگفتی از آب و باد
دیوانه و شوریده باد بود
زنجیر همی آب را نهاد
این چرخ چنین است بی خلاف
داند که چنین آمدش نهاد
زین چرخ بنالم به پیش آن
کز چرخ به همت دهدم داد
منصور سعید آن که در هنر
از مادر دانش چو او نزاد
او بنده و شاگرد ملک بود
تا گشت خداوند و اوستاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی احوالات جهان و تأثیرات متضاد آب و باد بر زندگی انسانهاست. شاعر به ناپایداری و تضاد موجود در دنیا اشاره میکند و به این نکته میپردازد که در زندگی، شرایط گاهی به صورت ناگهانی و غیرمنتظره تغییر میکنند. او با مثالهایی از عشق و درد، به وضعیتهای مختلفی که انسانها تجربه میکنند، اشاره میکند. در نهایت، شاعر به منصور سعید، شخصیتی هنرمند و دانشمند، اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که چنین افرادی در عین بنده بودن، به مقام و مرتبه بالایی دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: وضعیت دنیا مانند بادی است که میوزد، پس از این داستان من درس بگیر.
هوش مصنوعی: از آنجا که ذات دنیا به نوعی معکوس و به هم ریخته است، رفتار و کردار همه نیز در همین راستا معکوس و ناپایدار است.
هوش مصنوعی: چشم از زیبایی محبوبی بسته است، اما این عشق باعث میشود که دل را از غم و زخمهای زندگی آزاد کند.
هوش مصنوعی: بسیار بیتاب بودیم که روز را ترک کردیم، چون صبح هنگام، وقتی که روز تازه آغاز میشود، شایستهی ماندن است.
هوش مصنوعی: تیغی که نور خورشید به آن تابیده و برندگیاش را بیشتر کرده، مانند تیری است که به سبب حرارت و گرما در دنیای زندگی مشکلاتی را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: او بر سر و سینهاش ضربهای وارد آورد و آن درد، در دل و چشمانش نمایان شد.
هوش مصنوعی: در حوض و بیابان، چشمها و گوشها به خاطر جریان آب و وزش باد در حیرت و شگفتی هستند.
هوش مصنوعی: شاید دیوانه و احساسی شده بود که زنجیری بر بدنش نبود، همانند آبی که آزادی دارد و در حرکت است.
هوش مصنوعی: این دنیا به همین شکل است و بدون شک میداند که به این صورت به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: از این دنیای گردان شکایت میکنم، چون به خاطر تلاش و کوششم در این دنیا، به آنچه که حقم بود نرسیدم.
هوش مصنوعی: منصور سعید، کسی است که در زمینه هنر و دانش، مانند او کسی به دنیا نیامده است.
هوش مصنوعی: او ابتدا بنده و شاگرد یک پادشاه بود، اما سپس به مقام خداوندی و استادی رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی شک الفست احد، ازو جوی مدد
وز شخص احد به ظاهر آمد احمد
در ارض محمد شد و محمود آمد
اذ قال الله: قل هو الله احد
مر جاه ترا بلندی جوزا باد
درگاه ترا سیاست دریا بود
رای تو ز روشنی فلک سیما باد
خورشید سعادت تو بر بالا باد
ای دل رفتی چنانکه در صحرا دد
نه انده من خوردی و نه اندوه خود
همجالس بد بودی و تو رفته بهی
تنهایی به مرا ز همجالس بد
گر صبر کنم عمر همی باد شود
ور ناله کنم عدو همی شاد شود
شادی عدو نجویم و صبر کنم
شاید که فلک در این میان راد شود
گفتم که چو از بند گشایش باشد
[...]
ای صورت تو سکون دلها چو خرد
وی سیرت تو منزه از خصلت بد
دارم ز پی عشق تو یک انده صد
از بیم تو هیچ دم نمییارم زد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.