مر جاه ترا بلندی جوزا باد
درگاه ترا سیاست دریا بود
رای تو ز روشنی فلک سیما باد
خورشید سعادت تو بر بالا باد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
مر جاه ترا بلندی جوزا باد
درگاه ترا سیاست دریا بود
رای تو ز روشنی فلک سیما باد
خورشید سعادت تو بر بالا باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به بلندی و شکوه شخصی (که به نظر میرسد به نوعی مقام عالی اشاره دارد) اشاره میکند. او درگاه این شخص را به دریای سیاست تشبیه میکند و میگوید که عقل و رای او از روشنی آسمان الهام گرفته است. همچنین، شاعر آرزو میکند که خورشید سعادت این فرد همیشه در اوج باشد.
هوش مصنوعی: مقام تو به اندازهای بلند است که مانند جوزا در آسمان میدرخشد و سیاست و تدبیر تو به اندازه دریا عمیق و وسیع است.
هوش مصنوعی: امیدوارم چهرهات مثل نور آسمان درخشان باشد و خوشبختیات مانند خورشید در اوج خود قرار گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی شک الفست احد، ازو جوی مدد
وز شخص احد به ظاهر آمد احمد
در ارض محمد شد و محمود آمد
اذ قال الله: قل هو الله احد
ای دل رفتی چنانکه در صحرا دد
نه انده من خوردی و نه اندوه خود
همجالس بد بودی و تو رفته بهی
تنهایی به مرا ز همجالس بد
احوال جهان بادگیر باد
وین قصه ز من یادگیر یاد
چون طبع جهان باژگونه بود
کردار همه باژگونه بود
از روی عزیزیست بسته باز
[...]
ای صورت تو سکون دلها چو خرد
وی سیرت تو منزه از خصلت بد
دارم ز پی عشق تو یک انده صد
از بیم تو هیچ دم نمییارم زد
ایام بکام رکن دین خواهد بود
اقبال غلام رکن دین خواهد
آرایش روزگار و آسایش خلق
از نامه و نام رکن دین خواهد بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.