گنجور

 
منوچهری

چرخست ولیکن نه درو طالع نحسست

خلدست ولیکن نه درو جوی عقارست

چون ابروی معشوقان با طاق و رواقست

چون روی پریرویان با رنگ و نگارست

بازیگه شمس و قمر و ببر و هزبرست

منزلگه جود و کرم و حلم و وقارست

از روی سلاطینش هر روز بساطست

وز بوسهٔ شاهانش هر روز نثارست