گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
سنایی

این بی‌ریشان که سغبهٔ سیم و زرند

در سبلت تو به شاعری که نگرند

زر باید زر که تا غم از دل ببرند

ترانهٔ خشک خوبرویان نخرند

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
وطواط

سوی در این قوم ، که کمتر ز خرد

دانش چه بری ؟ که از تو داش نخرند

سالی یک بار آب جویت ندهند

روزی صد بار آبرویت ببرند

انوری

زان پس که دل و دیده بر من سپرند

با عشق یکی شوند و آبم ببرند

صبرا به تو آیم غم کارم بخوری

ای صبر نگویی که ترا با چه خورند

مهستی گنجوی

شهری زن و مرد در رخت مینگرند

وز سوز غم عشق تو جان در خطرند

هر جامه که سالی پدرت بفروشد

از دست تو عاشقان بروزی بدرند

عطار

خلقان همه در آینهای مینگرند

مشغول خودند و ز آینه بیخبرند

کس آینه مینبیند از خلق جهان

در آینه از آینه بر میگذرند

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه