گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیرعلیشیر نوایی

آنروی که اوج حسن شد جلوه گهش

نظاره نموده ام ز زلف سیهش

نسبت نتوان کرد بخورشید و مهش

زانرو که نظر فکنده ام ته بتهش

اهلی شیرازی

آن قد چو سرو بین و روی چو مهش

وان نرگس پر عشوه آهو نگهش

سر تا بقدم تمام جانست چه جان

جانی که هزار جان بود خاک رهش

صفایی جندقی

افتادکجا سوی گدائی نگهش

کز دولت بندگی نیاورد شهش

چون سرمه به چشم مردمم ساخت عزیز

تا خوار شدم چو خاک برخاک رهش

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه