عنبرست آن دام دل یا مشک ناب
یا ز سنبل پر گل سوری نقاب
یا ز شعر سبز بر به سایبان
یا حریر ست آن به گرد آفتاب
درج باقوت است یا آب حیات
یا نهان در لعل میگون در ناب
هر دم از لعل لب جان پرورت
میرود سرچشمه حیوان در آب
دارم از چشمت عجایب حالتی
من خراب مست و او مست خراب
دل ندارد بی لب لعلت طرب
بی نمک ذوقی نمی یابد کباب
طوطی طبع کمال از ذوق تو
می فشاند در سخن در خوشاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیباییها و جذابیتهای خاص محبوب صحبت میکند. شاعر وجود محبوب را به عطر عنبر و مشک تشبیه میکند و زیبایی او را با گلها و رنگها مقایسه میکند. در عین حال، از شادی و طرب دل ناشی از لذت از وجود محبوب سخن میگوید. شاعر اشاره میکند که وجود محبوب بدون لبانش برای او دلپذیر نیست و تمام انگارههای زیبایی به عشق و نزدیکی به او وابسته است. در نهایت، شاعر احساسات عمیق خود را نسبت به محبوب و تأثیر او بر زندگیاش بیان میکند.
هوش مصنوعی: دام دل از عنبر خوشبو و خوشعطر است، یا مانند مشک خالص و ناب، یا مثل بویی که از گلهای زنده و زیبا به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: شاید این شعر به زیبایی و لطافت طبیعت اشاره دارد. به تصویر کشیدن سایبانی از برگهای سبز یا پارچهای نرم و لطیف که در مقابل نور خورشید قرار دارد، نشاندهنده زیبایی و درخشش دنیای طبیعی است. این ترکیب میتواند احساس آرامش و دلانگیزی را منتقل کند و ما را به تماشای زیباییهای طبیعت دعوت کند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که آیا قدرت واقعی در چیزی است که با ارزش و با دوام است، یا اینکه همانند آب حیات، جنبهای پنهان از زیبایی و جلوه را در خود دارد؟ به نوعی به دنبال اشاره به آیینی از زیبایی و ارزش در زندگی است، جایی که حقیقت و زیبایی ممکن است در چیزهای ظاهری و ناپیدا نهفته باشد.
هوش مصنوعی: هر لحظه از لبهای زیبا و دلنشین تو، زندگی و طراوت به وجودم میریزد، درست مانند آبی که از سرچشمهای زلال به جریان میافتد.
هوش مصنوعی: چشمهایت برای من جذابیتهای عجیبی دارند، من در حالتی خراب و مست قرار دارم و او هم به همین حالت است.
هوش مصنوعی: دل بدون لبهای سرخ تو طراوت و شادمانی ندارد، و بدون تو حتی لذت کباب نیز شیرین نخواهد بود.
هوش مصنوعی: طوطی با طبع عالیاش، از زیبایی ذوق تو در سخن میگوید و این را در کلامش با شیرینی و طراوت منتقل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این جهان خواب است، خواب، ای پور باب
شاد چون باشی بدین آشفته خواب؟
روشنییْ چشم مرا خوش خوش ببرد
روشنیش، ای روشنائییْ چشم باب
تاب و نور از روی من میبرد ماه
[...]
آفتاب از روی تو بر دست تاب
خود ازین رویست فخر آفتاب
در سحاب از جود تو آمد اثر
زان بود خیرات عالم در سحاب
زور و تاب خسروان سهم تو بود
[...]
من عجب دارم همی از شاعران
تا چرا گویند راد است آفتاب
گرد صحرا سال و مه گردد همی
تا کجا در یابد او یک قطره آب
برخورد آن آب و آنگه میدهد
[...]
کافران را داده مهلت در عقاب
نا فرستاده به عهد او عذاب
هیچ میدانی چه میگوید رباب؟
ز اشک چشم و از جگرهای کباب
پوستیام دور مانده من ز گوشت
چون ننالم در فراق و در عذاب
چوب هم گوید بُدم من شاخ سبز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.