گنجور

 
کمال خجندی

وصال اوست بخت ما نبینم آن به بیداری

خیالش دولتست ای دل تو باری دولتی داری

به مستان و نظر بازان نظرها دارد آن چشمان

مگر دیوانه زاهد که جوئی عقل و هشیاری

در و دیوار در رقصند صوفی در سماع ما

چه بر دیوار چسبیدی به آخر نقش دیواری

چو خس بر خاک راه تو بدان امید افتادم

که چون باد صبا آی مرا از خاک برداری

دل من چون ز کار افتد بباره محنتت بردن

رسد باری مرا از تو اگر دولت دهد یاری

کریمان تحفة آرند با خود پیش مسکینان

اگر آئی تو نیز آن به که بر من رحمتی آری

بصدنجان و سل او خواهی کمال از سر نه این سودا

چو هیچت نیست این گوهر مکن هردم خریداری

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

امیرا! تو به هر خوبی و نیکویی سزاواری

ازیرا خوب کرداری چنان چون خوب دیداری

توان گفتن ترا کاندر جهان فردی و بی یاری

به دانایی و بینایی و بیداری و هشیاری

حدیث ملک و کار عالم و شغل جهانداری

[...]

قطران تبریزی

ز بوی باد آزاری ز نقش ابر نیسانی

نه پندارم که با بستان بهشت عدن یاد آری

شده کافور مینائی براغ از صنع یزدانی

شده دینار مرجانی بباغ از فعل داداری

گل و شمشاد دیداری ترنج و نار پنهانی

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
انوری

زهی کلک تو اندر چشم دولت کحل بیداری

به عونش کرده مدتها جهانداران جهانداری

مجیر دولت و دنیا و اندر دیدهٔ دولت

ز رای تست بینایی ز بخت تست بیداری

جهان مهر و کینت وجه ساز نعمت و محنت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مجیرالدین بیلقانی

جهان از برف پر کافور قیصوریست پنداری

بیاور باده روشن که شد روی هوا تاری

نه به زین موسمی باشد ز بهر عیش و میخواری

نه سلطان ارسلان دارد نظیری در جهانداری

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مجیرالدین بیلقانی
عطار

تو را تا سر بود برجا کجا داری کله داری

که شمع از بی سری یابد کلاه از نور جباری

سر یک موی سر مفراز و سر در باز و سر بر نه

اگر پیش سر اندازان سزای تن، سری داری

چو بار آمد سر یحیی سرش بر تیرگی ماند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه