الا یا ساکن الدار رأیت الثلج فی الدار
فاوقد بیننا جمرین من خمر و من نار
جهان از برف پر کافور قیصوریست پنداری
بیاور باده روشن که شد روی هوا تاری
ادر کأسین من لحظ و من مکنون خمار
ققلبی صار مسلوبا باکراه و اجبار
نه به زین موسمی باشد ز بهر عیش و میخواری
نه سلطان ارسلان دارد نظیری در جهانداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در بیتهای معرفیشده، شاعر به زیباییهای زمستان و برف در دنیای اطراف اشاره میکند و در عین حال خواستار نوشیدن شراب برای شادابی و فراموشی غمهاست. او تصویرهایی از طبیعت برفی و سرد ارائه میدهد و به تضاد میان زیباییهای عالم و غمهای دل میپردازد. همچنین با بیان حالت دلbroken و اجبار به ناتوانی میگوید که در این فصل سرد و زمستانی، شادی و خوشگذرانی سخت پیدا میشود و هیچیک از پادشاهان جهان نمیتوانند به اندازه آنچه که در دلش میگذرد، نسبت به شادابی و خوشی ارزشمند باشند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در خانه نشستهای! دیدی برف در خانه است، پس میان ما دو آتش برافروز: یکی از شراب و دیگری از آتش.
هوش مصنوعی: جهان مانند دنیایی از برف و کافور است و در این فضا به نظر میرسد که یک نوشیدنی روشن بیاورید تا فضای غمگین و تیره را روشن کند.
هوش مصنوعی: در دو جام از نگاه و راز، حالتی است که قلبم را بیاختیار و با ناچاری تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: نه این زمان خوشگذران و خوشنشینی برای لذت و مینوشی مناسب است، نه سلطان ارسلان در حکومت و فرمانرواییاش مانند و همتایی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا یا ساکن الدار رأیت الثلج فی الدار
فاوقد بیننا جمرین من خمر و من نار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.